یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

بلای که امده بود واز بیخ گوشمون گذشت...

1394/10/6 0:10
نویسنده : بابا و مامان
599 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان عزیزممحبت روز و روزگارتون خوش و در  پناه حق باشید بوس چند روز پیش موقع خواب احساس کردم یه بوی خاصی تو اتاق پیچیدهبی حوصله اما توجه نکردم یعنی نفهمیدم چیه گفتم لابد داره از بیرون میاد دو روز بعد اتفاقی رفتم طرف بخاری دیدم دودکش بخاری سرده سردهترسو وای بو  بوی گاز بوده و دود خطاچه  بلای از سرمون گذشته بود اتفاقا اونروز یاسمن بغل بخاری خوابیده  بود ترسوخدا بهمون رحم کرد تو را خدا مواظب باشید شبها بخاریهاتون را چک کنید خطاحالا خوبه اتاق ما در بسته نیست هوا توش رد و بدل میشه اگه از خونه های بود که بسته بود معلوم نبود چه بلای سرمون میومد  خدا یا شکرت آرام بخاری اتاق خواب هنوز تو سکته به سر می برهخندونکما  هم از اونجا اومدیم بیرون و تو پذیرای  می خوابیمخواب  و هر روز  کنترل می کنم  اتفاقا پارسال همین موقع بیچاره پسر همسایه مادرم اینا بر اثر گاز گرفتگی جونش و از دست داد پسر 23 ساله دانشجوی  پزشکی  بیچاره مادرش تازه هم نامزد کرده بود چی بگم تقدیر الاهی بوده گریه اشالاه همیشه سلامت باشید.محبت

پارسا خوابه خوابو یاسمن خانم که صبحیم هست هنوز نخوابیده برم به زور بخوابونمشعینک در یه فرصت مناسب میام به همتون سر می زنم راستی یه حرف از پارسا الان یادم اومد بنویسم و برم امروز گیر داده بود( مامان چراتال دلدن من و نتودی) گفتم مامان شستم چرا باور نمی کنی گفت (اهان کوب این بلش و نتودی)قه قههمامان چرا شال گردن من و نشستی  گفتم چرا شستم مامان گفت اهان فهمیدم اینطرفش و نشستی)خنده دیروز بهم می گفت مامان من کی بدگ میتم گفتم مامان جون خیلی زود میری برام نون می خری میوه می خری ماشینت و میاری با هم می ریم بیرون بعد پسرت میاد صداتن می کنه بابا پارسا کلی ذوق کرده بود و یه دفه ای گفت (مامان من ته کانوم نیتم پتل ندالم)قه قههپارسا فکر می کنه فقط خانمها می تونن پسر داشته باشند و اقایون نمی تونندخنده خوب دیگه برم که خیلی دیره دوستتون دارم خیلی زیادبوسمحبت

پسندها (3)

نظرات (10)

مامان هانا و آریا
6 دی 94 0:26
سلام عزیزم خدا خیلی رحم کرده، مواظب خودتون باشید پارسا جون یاسمن جونم از طرف من ببوس
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم چشم
فریده
6 دی 94 9:20
وااااااااااااای خدا رو شکر که بخیر گذشته . من از بخاری خیلی می ترسم ، سالیانه کلی مرگ و میر رو باعث می شه . مامان جون یه صدقه کنار بذار
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم چشم
مامانی دخمل بلا
8 دی 94 19:38
خداروشکر که اتفاقی برای شما و نازدونه های گلم نیفتاده , خدا رحم کرده , خیلی مراقب خودتون باشین ... میبوسمتون ...
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم عزیز دلم از محبتتون
آقا زاده
10 دی 94 18:19
خدا را شکر به خیر گذشت انشالله 120 عمرتون باشه
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مدرسه ی مامان ها
12 دی 94 10:07
سلام مامان عزیز خدا رو شکر که خوب و سلامت هستید امسال که هرجا و هر کس رو نگاه میکنی مریض شده! ممنون از توضیحی که دادید، آخه یه جا نوشته بودید 2 کیلو و یه جا 3 کیلو برای همین سئوال کردیم. پستتون رو در مدرسه منتشر کردیم لطفا به نظراتش پاسخ بدید خیلی لطف می کنید موفق و موید باشید
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم که اومدید ببخشید که وقت کم میارم و نمی تونم بیام سر بزنم
مامان جونم
21 دی 94 10:32
سلام واقعا خدا راشکر که به موقع متوجه شدید
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خدا را شکر
مامان محمدحسین
26 دی 94 19:51
وای چقد خیر گذشته آخی خب مامانی هر دو طرف شالگردن پسرمون رو بشور دیگه
مامان محمد حسین
14 بهمن 94 7:58
وای چقد خیر گذشته آخی خب مامانی هر دو طرف شالگردن پسرمون رو بشور دیگه
مامان نگار
15 بهمن 94 8:14
خدا رو شكر كه به خير گذشت .دلم براي ديدن كوچولوها تنگ شده بود البته ياسمن كه ديگه براي خودش خانمي شده .
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم از لطفتون دل ما هم خیلی برا اینجا و دوستان گل و مهربونمون تنگ شده دوستتون دارذم و ممنون از محبتتون