یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

سلام دوستان گلم ما اومدیم...

1393/3/12 17:54
نویسنده : بابا و مامان
370 بازدید
اشتراک گذاری

یاسمن و پسر عمو شیطونش امیر محمد که تولدش بودبوس

از این پسرخاله ها این دو تا ورجک من بد جوری الگو می گیرندخندونکمحبت

 

 

حالا نوبت پارساست که بره بالاخندونک

اینم یاسمن خدای اون بار اصلا کاری به اینجاها نداشتندخندونک

اینم پسر نازم که هر چی صداش کردم نگاه دوربین کرد می گفت حوتله ندالم(حوصله ندارم)

سلام دوستان عزیزمبوس ممنونم از محبتتون که بهمون سر زدید و این دو سه روزه جویای حالمون بودیدخجالت ممنونم از محبتهاتون  اسم نبردم که اسم کسی را جا ندازم دوستتون دارممحبتبوس و امیدوارم بتونم  محبتهاتون را جبران کنمبوس و اما این دو سه روزه محمد پارسا فقط اون روز تب کرد و فرداش خدا را شکر سر حال بودآرام و دیگه اثار بیماری نداشت و منم مشغول مهمانداری و مهمونی رفتن بودم خندونکمادرم و یکی از خواهرا اومدن خونمون یه روز و همش با اونا بودم و مشغول پذیرایی وقتی برومشون خونه و بر گشتیم بچه ها را بردیم پارک با پسر خاله های شیطونشون که خیلی بهشون خوش گذشت روز پنج شنبه بود بعد ساعت 1:30 دقیقه بود اومدیم خونه که حسابی خسته بودیم ساعت 10 بود بیدار شدیم و صبحانه و بعدشم بازم پارک بچه ها بعد دوباره بردمشون حموم بعدم بازیشون نادر نبود یاسمن و پارسا بیچارم کرده بودند نمی دونم چرا همش با هم دعوا می کردند ومنم مشغول دیدن ستایش که البته نذاشتند خوب ببینمکچل بعد از اون انگار خیلی خسته بودم گفتم بچه ها بخوابند بیام اینجا اما انقد دیر خوابیدند خودمم خوابم برد خوابروز شنبه هم صبح زود رفتم خونه  بابام اینا یکی از اشناها مولودی داشتند نزدیک خونه مادرم بود  بچه ها را نبردم خونه مادرم بودند بعد  تا شب اونجا بودیم تا اومدیم خونه و اومدم بشینم و بنویسم جاری محترم زنگ زد تولد پسرمه ما هم دوباره پوشیدیم و رفتیم خونه مادر شوهرم برا تولد  اونجا بودیم تا 12:30 دقیقه وقتی اومدم خونه نمی دونم چم شده بود اصلا حالم خوب نبودخواب آلود تمام بدنم می لرزید یه قرص خوردم و خوابیدمخواب صبح ساعت 10 بیدار شدم دیدم یاسمن پشت کامپیوتر داره بازی می کنه تازه اومده بود دلم نیومد بهش بگم پاشو بعدم کارای خونه تا اینکه حالا فرصت شد بیام بچه ها خوابند هوا بارونیه و داره بارون میاداگه بدونید هوا چقد لطیف شده خلاصه اینکه این هفته یه روز یاسمن مریض شدو خوب شد بعد پارسا بعد نادر منم نفهمیدم دیشب چم بود که خلاصه بلاهای بود که از بیخ گوشمون گذشتگزارش کامل چند روز نبودمون راستی پس فردا می ریم وسف یه دهکده زیبا نزدیک قم هستش حتما عکس می اندازم و براتون می زارم کامنتهای پر محبتتون را هم دونه دونه تا اونجای که فرصت دارم تایید می کنم دوستتون دارم و مدیون محبتهاتون هستمبوسبوسبوسمحبتمحبتمحبت

پسندها (5)

نظرات (14)

مامان ناهید
12 خرداد 93 20:16
سلام عزیزم خوبید یاسمن ومحمد پارسا خوبن فداتون بشم یه دنیا دلم براتون تنگ شده بود من نت نداشتم کلی کار های نیمه تمام داشتم که صلاح بر این دونستم نت رو شارژ نکنم تازه نصب کردم وفعلآ اومدم اعلام حضور وسلام احوال پرسی بکنم خدمتتون بعد حسابی میام وب گردی می بینم مثل همیشه بچه های ناز عکسهای خوشگل دارن فداشون بشم می بوسمشون
بابا و مامان
پاسخ
سلامخدا را شکر که حالتون خوبهممنونم از لطف و محبتتون
مامان ناهید
12 خرداد 93 20:17
راستی قالب نو مبارک حسابی تغییر و تحوالات رخ داده خیلی خوشگل شده
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم کار زیبای خاله جونه دستشون درد نکنه
الــنـــازجوون
12 خرداد 93 20:59
سلام دوست گلمممممممممممم وای بهبه چه عکسایی...ماشالا به فرشته های نازت خیلی نازو بزرگ شدن خدا حفظشون کنه
بابا و مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم ممنونم از محبتتون
مامان اریان
13 خرداد 93 1:24
سلام عزیزم شیطونیاشونم بانمکه خیلی این گل پسرتونو دوست دارم دخترتونم که نازه مخصوصا اون عکسش که از پشت داره زیر چشمی نگاه میکنه همیشه به گردش امیدوارم هیچموقع حالتون بد نباشه نه شما نه این دو تا وروجک
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم از مهربونیتون
مامان اهورا
13 خرداد 93 9:56
قربونشون برم بچه ها همینجورین از شیطنتهایبچه های دیگه تقلید میکنن ایشالا که همیشه سلامت و شاد باشن
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه ممنونم عزیزم از مهربونیتون
مامان اهورا
13 خرداد 93 9:56
راستی عزیزم با اجازه لینکتون میکنم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم ما هم که شما را خیلی وقته لینگ کردیم
مامان نگار
13 خرداد 93 10:15
خدا رو شکر که حال پسر نازمون خوب شده .ایشالا بلا از همتون دور باشه .خیلی عکسای بامزه ای گذاشتی .الگو گیری بچه ها خیلی باحال بود
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
رزا
13 خرداد 93 11:50
مثل همیشه خوشگل شدی یاسمن خانم.....تولدتونم مبارک
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جونم
ღمــــامــــان یــهــ پســـر✿ــــرک شیــطو نـــღ
13 خرداد 93 12:26
خوشحالم گلم که مریضیش یه روزه بوده و زیاد طول نکشیده ایشالله دیگه هیچکدوماشون مریض نشن بوووس بوووووووووس برای خودتو بچه های نازت
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم شما لطف دارید
مامان آرش و آیناز
14 خرداد 93 9:51
خدا رو شکر که بچه ها خوب شدن و مشکلی نبود گزارش کاملی بود عزیزم غیبتتون موجه شد ایشالا همیشه شاد باشید این دعواهای خواهر برادری تمومی نداره بچه های منم همینطورن من بهشون میگم باز مثل تام و جری افتادین به جون همدیگه
مامان ز✿ـرا
15 خرداد 93 13:18
دوستون داریم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم ما هم خیلی خیلی دوستون داریم
مامان ناهید
15 خرداد 93 22:08
این چند روزی که هم شما نبودید وهم ما خیلی اتفاقات رخ داده نی نی وبلاگ کلی به ما لطف کردن وکار مارو آسومن کردن دستشون درد نکنه وبه چندتا از وب دوستان که سر زدم دیدم نا خوش احوال بودن وحالا شما هم که پشت سر هم مثل خود ما یه مریضی از بیخ گوشتون گذشت امیدورام که دیگه برنگرده وخوشحالم که این مدت ماجراهای خوب وخوش وبه یادماندنی هم داشتید انشالله همیشه شاد وخوش باشید
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان ناهید
15 خرداد 93 22:09
انشالله سفر خوب و خوشی داشته باشید./
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
خاله ی مهربون
16 خرداد 93 13:40
خوب دخدا رو شکر خوب شد.مواظب خودت و دردونه های گلتم باش عجیجم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله گل و مهربون