یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

امامزاده شاه سید علی

  سلام دوستان عزیزم اینجا امامزاده سید علی که روز پنج شنبه شب رفتیم   خیلی خلوت بود یعنی چهار پنج تاخانم بودند جای خیلی بزرگی بود  یاسمن و پارسا داشتند بازی می کردند خیلیم خوشحال بودند که جای به این بزرگی و خلوتی گیر اوردند  منم داشتم نماز می خوندم دیدم کلاه پارسا را توپ کردندیاسمن داد می زد کاکرو بزن من تیم توهو هستم  پارسام داد می زد سوبا انقد اونجا ساکت بود گنجیشگ پر نمی زد منم داشتم نماز می خوندم نمیشد قطعش کنم همه داشتند نگاشون می کردند و یه نگاه به من که من مردم از خجالت اصلا نفهمیدم چطور اون رکعت و تموم کردم   رفتم سراغشون یاسمن بیا اینجا مامان این چه کار...
9 دی 1392

خدایا شکرت

          خدایا شکرت شکرت خدای مهربونم انگار دنیا را بهم دادند   معصومه جونم مامان شد و مهر تایید و امروز خورد هورا   معصومه جان ببخشید نتونستم خودم و کنترل کنم http://nini-nazdare92.niniweblog.com/ ...
7 دی 1392

خدا بهمون رحم کرد

سلام دوستان عزیزم دیروز پارسا داشت با توپ تو خونه بازی می کرد و توپ و هی می کوبید به بخاری خدا می دونه با چه شدتی هر چیم می گفتم نکن مامان فایده نداشت خلاصه گذشت تا شب خوابیده بودیم یه دفعه بیدار شدم و احساس کردم یه بوی دوده ای میاد نادر و بیدار کردم گفتم نادر یه بوی میاد نادرم گفت بوی نفته از بیرون میاد اما من اصرار کردم بو از خونست که نادر اومد کنار بخاری و دیده بود بله اقا پارسا وقتی توپ و می زده هی به بخاری زده لوله بخاری را در اورده و این دوده بوده که داشته داخل خونه جمع میشده خدا رحم کرد که درا کیپ نیستند و از خونه خارج میشده بعدم خیلی خوب شد پارسا رفت پیش باباش خوابید اخه بغل بخاری می خوابه خدایا شکرت شکرت خدا از لطف و مهرب...
7 دی 1392

امروز ...

سلام  دوستان گلم امروز هوا خیلی خوب بود ما هم رفتیم بیرون رفتیم پسر خاله های یاسمن و پارسا را اوردیم رفتیم پارک اونجا بچه ها خیلی بازی کردند بهشون خیلی خوش گذشت چند تا عکس گرفتم که اینجا گذاشتم     ...
6 دی 1392

اینم از ...

اینم پارسا ی خرگوشم یاسمن خانم قهر کرده سلام دوستان عزیزم امروز صبح  داشتم پست تولد و میذاشتم  رفتم اتاق دیدم وای چه خبره یواشکی داشتم عکس می گرفتم که یه دفعه پارسادید اما یاسمن اصلا حواسش نبود بعدم فهمید فقط ببینید چقدم مشغوله ...
4 دی 1392

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

  باز باران...                                  باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه یادم امد کربلا رادشت پر شور و بلا را گردش یک ظهر غمگین گرم و خونین  لر زش طفلان نالان زیر تیغ ونیزه ها را با صدای گریه های کودکانه اندرین صحرای سوزان میدودود طفلی سه ساله پر زناله دلشکسته پای خسته باز باران... باز باران قطره قطره میچکد از چوب محمل...                اخ باران...  اخ باران.. اخ باران ...
4 دی 1392

سلام

سلام دوستان عزیزم فکر کنم یه چند وقت نتونم بیام البته بسته به شرایطی که به وجود اومده اگه مشگل حل شد زود میام  نمی دونم این اختلالی که تو اینترنت به وجود اومده از کجا پیداش شده حالا فعلا اومدم خبر بدم تا ببینم چی میشه دوستتون دارم زیاد میام حتما نظراتتون را تایید می کنم ممنونم که تنهامون نذاشتید حتما میام به همه سر می زنم ...
4 دی 1392