یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

تولدت مبارک عزیز دلم...

این کیکیه که روز اول گرفتیم از راست به چپ محمد حسین *محمد پارسا *یاسمن *امیر محمد* محمد مهدی *و علی کوچولو* بچه ها در حال رقصیدن کیکی که روز دوم گرفتیم اولی سلیقه همسری دومیه سلیقه منه محمد صادق* محمد حسین*یاسمن* پارسا* ریحانه* محمد رضا* دانیال* اخرشم نفهمیدم پارسا داره چکار می کنه سلام دوستان عزیزم امسال تولد یاسمن و زودتر گرفتیم به خاطر اینکه شب تولد یاسمن شب شهادت حضرت فاطمه (س) هست و چون قصد داشتیم شام بدیم اونم دوروز یه شب خانواده نادر یه شب هم خانواده خودم  زودتر این کار و کردیم خیلی خوب بود ...
10 اسفند 1393

تشکر از دوستان گلم ...

این محمد پارسا یعنی داره چکار میکنه من الان دیدم سلام دوستان عزیزم اومدم پست تولد یاسمن و بزارم و عکسها را  اول رفتم وبلاگ قشنگ  مدرسه مامانها و اونجا یه پست طولانی گذاشتم الان دیگه خیلی خسته شدم خیلی زود شاید امشب شایدم فردا صبح میام پست تولد و با عکسهاش می زارم الان هم نادر تو راهه و داره میاد منم باید برم حسابی خودم و خسته از کار خونه نشون بدم خدای صبح خیلی کار داشم از ساعت 2 به اونور اومدم و داشتم پست اشپزی میذاشتم  خب پس باید حسش وبگیرم دست همه دوستان گلم و می بوسم برا تبریکات و کامنتای قشنگشون و به زودی به همه سر می زنم و کامنتهای قشنگتون  را تایید می کنم دوستتون دارم و ممنونم و به خودم می بالم بر...
9 اسفند 1393

دختر قشنگم...

وقتی کوچولو بودی وقتی تولدت بود وقتی دختر خوشگلم هستی وقتی اسب مختار و خریدی وقتی هنوز داداش جونت نبود وقتی حاج خانم میشی وقتی برام عروس میشی وقتی عروسکم میشی وقتی مامان رفته بود داداش و برات بیاره مظلوم شده بودی وقتی کفش دوزک مامان میشی وقتی ژست قشنگ برام می گیری وقتی مثل پریای دریای میشی وقتی  خر گوشکم میشی وقتی دختر خورشید شدی وقتی ناز  میکنی برام وقتی النگوات و می خواهی تو عکس باشه وقتی پروانه قشنگم میشی   وقتی شیطنتت گل میکنه وقتی ناز میشی و...
2 اسفند 1393
1204 13 41 ادامه مطلب

یه تولدی دیگه ....

اینجا می گفت من باید  فوت کنم   سلام دوستان عزیز ارزوی سلامتی براتون دارم ارزو می کنم  در پناه حق سالم و سلامت باشید همونطور که می بینید ما بازم تولد داشتیم اینبار برا یاسمن  یاسمن از دیروز بعداظهر تب کرد و بدنبالش سرفه های  زیاد دکتر گفت سرماخوردگی داره شب دوباره که تب کرد  و از تاونجای که دختره و نازه زیادی داره و خودش و برا باباش لوس می کرد  گریه می کرد برعکس محمد پارسا که بغلمون هم نمیومد تا گفتم یاسمن  می خواهی برات تولد بگیریم گفت بله گفتم خوب شدی گفت بله پاشد بالا پایین پریدن و اینکه دیگه خوب شدم داد...
30 بهمن 1393

میناوکفش دوزک کوچو لو...

یکی بود یکی نبود توی شهر   قصه ها یه دختر کوچولو بود که اسمش مینا بود توی خونه مینا اینا یه باغچه قشنگی بود که پر بود از گلهای قشنگ و رنگا وارنگ ا ینجا کلیک کنید ...
28 بهمن 1393

یه جشن کوچولو...

مهمونا از راست به چپ مرجان* الهام*رزیتا* وروجک*مینا*پیشی*لاله*صوفیا* سلام دوستان عزیزم ارزو می کنم خوش و خرم و سلامت باشید همونطور که تو عکسها می بینید ما با بچه ها باهم دیگه دوباره تولد گرفتیم همینطوری کلیم مهمون دعوت کردیم که بعضیاشون چون دیر وقت بود و هوا سرد بود و ترافیک خیابونا و این جشن و شب 22 بهمن گرفتیم  نتونستن بیان  و عذر خواهی کردند اما خوب همونطور که می بینید خیلیاشون هم زحمت کشیدند و اومدن  که از همشون ممنونیم بله جزیان از این قراره که: روز 21 بهمن بعداظهر پارسا یه دفعه ای تب کرد و بی حال شد سریع بردمش دکتر و دکتر گفتند که سرما خورده و گلوشم چرک کرده  ...
24 بهمن 1393