یه شروع عالی...
سلام دوستان عزیزم ارزو می کنم خوش و خرم و سلامت باشید این روزا شروع سال تحصیلی ما را هم حسابی در گیر خودش کرده و از اینجا به دور اما خدا را شکر بلاخره امروز تونستم بیام و بنویسم هر چند امروزم کارام زیاد بود اما تقریبا قسمتهای مهم اون و انجام دادم صبحم یاسمن و بردم مدرسه همین الانم از مهد محمد پارسا برگشتیم راستش دوست نداشتم ببرمش یه جورای حسابی بهش وابسته بودم اما دیدم خودش خیلی دوست داره بره همون روز اول که یاسمن داشت می رفت پارسا هم کیفش و برداشت برا یاسمن کیک گذاشتم تو کیفش پارسا هم کیفش و برداشته بود و گفت( مامان بلا منم تغدیه بدال) مامان برا منم تغذیه بذار گفتم باشه تو مدرسه یاسمن گفت مامان من گشنمه کیکم و بخورم گفتم بخور مامان به پارسا هم گفتم تو هم خوراکیت و بخور گفت(نمی کام من می کام تغدیم و تو مدلتمون بخولم)خلاصه کاری کرد که مجبور شدم اونروز ببرمش مهد کودک از محیط مهد و مربیاش خیلی خوشم اومد خیلی ادمهای مثبتی بودند و این شد که محمد پارسا هم به مدرسه راه پیدا کرد حالا دیروز نصف وسایلش و خریدیم بقیشم امروز می خریم پارسا هم تو سن 5 سالگی میشه محصل خودمونیم اونوقت من چکار کنم شاید رفتم دنبال تحصیل نه دنبال کلاس خطاطی یا نقاشی یا نمی دونم باید برا خودمم برنامه ریزی کنم ارزو می کنم بچه های ناز و گلتون همیشه سالم و سلامت باشند به زودی به همتون سر می زنم