یه روز قشنگ+ پ. ن.
دختر نازم با ژستهای مخصوص خودش
پارسا قهر کرده نمی خواست عکس بگیره
.
اینم پسر شیطونم
این پسر اصلا وا نمی ایستاد عکس بگیرهااون بغل و ببینید
این گل که دست یاسمنه کار محمد پارساست
یاسمنم را ه انداخت
روز جمعه هم رفتیم جمکران که متاسفانه نشدزیاد عکس بگیرم
اینجا حیاط مسجد بچه ها باد کنک به دست هستند پسر خاله های یاسمن و پارسا هستند
اون دور پاریسا پیش باباش بادکنک به دست یکم جلوتر یاسمنه بعدش دانیال ومحمد حسین و محمد رضا
و محمد صادق
پ.ن. دیروز تو حیاط جمکران نشسته بودیم یه خانمه که دخترش ماشالاه شیطون بود دیگه مامان و خسته کرده بود یه منگیش پیچی ازش گرفت از اون منگیشا که بچه را می سوزونه دختر کوچولو که اسمش صبا بود برگشت به مامانش گفت چرا من و می زنی بابا را بزن بابا پسره بدیه مگه خودت وقتی میزدیش نگفتی به خاطر این می زنیش که پسر بدیه
خانمه همچین اعصابش خورد شد کارد می زدی خونش در نمیومد فکر کنم به خاطر حفظ ابرو و لو ندادن بقیه حرفها کوتاه اومد