یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

اتفاق بدی که افتاد...

1392/7/26 15:51
نویسنده : بابا و مامان
518 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

اینجا پارسا داره گریه می کنه و به باباش می گه من چوب اونده (گنده) می خوام

باباشم یه چوب گنده براش پیدا کرد که تو عکسی که داخل ماشین انداختم چوب گنده پارسا هم هست

 

 

سلام دوستان عزیزمقلبامروز صبح رفتیم با بچه ها پارک خیلی خوب بود لبخنداما اتفاق بدی که افتاد ناراحتمون کردناراحت پارسا باباباش رفته بود سر سره بازی که یه دفعه پارسا از روی سر سره می افته بغل چشمش خراش بر می دارهناراحت وقتی دیدمش اعصابم بهم ریخت ناراحتطفلک کمی گریه کرده بود وقتی اومد پیشم سفت بغلم کرد بردمش کنار ماجرا را برام با زبون خوش تعریف  می کرد الان هم خوابیده عکس اخری را همین حالا ازش انداختم الاهی بمیرم همش می گفت مامان می سوزهقلبالان هم هر دو خسته بودند به همراه باباشون خوابند خواببای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان ساجده
26 مهر 92 19:49
الهی طوری نیس عزیزم گریه نکن گلم بزرگ شی یادت میره
خوب میشه مامانی غصه نخور


ممنونم عزیز دلم
مامان محمد معین
26 مهر 92 21:16
خدا رو شکر که به خیر گذشته چشمش طوری نشده
براش اسفند دود کن عزیزم


چشم عزیزم ممنونم
مامان امیرعلی گلی
26 مهر 92 21:39
عزیییزم آخه چرا
فدات خاله جونم ختمنی خیلی دردت اومده
مواظبه خودت باش گل پسری


چشم ممنونم خاله جون
مامان امیرعلی گلی
26 مهر 92 21:40
راستی دوس جونم چه پارک قشنگی کدوم خیابونه اسمش چیه؟
ببخشیدمیپرسم آخه خودت میدونی که من از شهر شما خاطره زیاد دارم


عزیزم این پارک تو بهشت معصومه یکی از ارامستانهای کنار شهره بابای نادر هم اونجا ست ما اونجا می ریم سر خاک باباش بعد می ریم پارکی که اونجا تو محوطه کنار اونجا ساختند
خاله کمیل و کیان
26 مهر 92 22:23
اول قربون اون یاسمن برم من که انقده ناز میاره بعدم واسه پارسا بمیرم که گریه کرده شیطونم نبینم گریه تو چرا مواظب نبودی اخی طفلی حتما خیلی دردش اومده


خدا نکنه خاله جونم ممنونم از لطف بی اندازتون
خاله کمیل و کیان
26 مهر 92 22:24
چوب و اخه میخوای چکار اونم یه چوب اونده


خاله جونم من عشق چوبم
مامان آوا
26 مهر 92 22:37
آخی عزیزم خیلی ناراحت شدم. بزرگه میشی یادت میره


ممنونم خاله جونم از دلداریتون
مامان حسام كوچولو
26 مهر 92 22:58
آخي بميرم خيلي اذيت شده.
حسام عكس آخرش رو ديده مي گه آبيده(خوابيده)


خدا نکنه قربونت بشم اره ابیده
الناز
26 مهر 92 23:05
عــــــــــــــــزیزم بوس...طوری نیس پیش میاد...


ممنونم الناز جونم
مامان گلشيد
27 مهر 92 8:23
واي عزيزم بازم خدا رو شكر كه اتفاق بدي نيوفتاده
زود خوب ميشه
آخه گل پسرم چوب گنده ميخواي چيكار كني تو قربونت برم



خاله جون من عاشق چوبم و توپخدا نکنه عزیزم
مامان پارساجونی
27 مهر 92 11:17
عزیزم نازی خاله جون بزرگ بشی یادت میره گلم خداروشکر اتفاقه بدتری نیوفتادهمامانش براش اسفند دود کن گلم


ممنون خاله جونم
مامان عرفان
27 مهر 92 11:19
عزيزم اول پستت شاد و خوشحال كننده است و آخرش ناراحت كننده .


ممنون عزیزم
مامان عرفان
27 مهر 92 11:19
ايشالا كه زود خوب بشه


شرمندمون کردید عزیزم ممنونم
مامان عرفان
27 مهر 92 11:22
براشون اسپند دود كن عزيزم


ممنون فدای محبتتون
مامان آرش و آیناز
27 مهر 92 18:07
آخیییییییی عزیزم انشالله که خوب میشه
ببین چه ناز خوابیده الهی فدات بشم

خواهری واسه بچه هات اسپند دود بده


قربونت بشم عزیزم ممنون محبتت چشم
مامانی کسرا
27 مهر 92 18:26
عزیزم،خدا رو شکر به خیر گذشته
یه صدقه میدادی مامانی عزیز


فدای محبتت عزیزم چشم
مامان بردیا
27 مهر 92 18:50
الهی من فدا بشم...مامانی غصه نخور زود خوب میشه.خدارو شکر به چشمش نخورده


خدا نکنه ممنونم از محبتت
مامان محمدصدرا
28 مهر 92 1:00
الهی بمیرم . خدا رو شکر که به خیر گذشته


خدا نکنه عزیز دلم وممنونم از محبتتون
مامان ترنم
28 مهر 92 9:01
بميرم الهي عزززيزززم. چه جاي بدي هم خورده. باز خدا رو شكر كه كنار چشمش بوده.


خدا نکنه ممنونم خدا را شکر الان خوبه
مهرنوش
28 مهر 92 14:39
الهی! خدا رو شکر به خیر گذشته.


فدای مهربونیتون خاله جونم
مامان موژان جون
29 مهر 92 12:14
الهی عزیزم اخی حتما خیلی هم دردش گرفت فداشم


خدا نکنه بله خاله جون درد داشت
❤دو نیمه قلبم❤
29 مهر 92 23:24
آخی ایشالله بلا ازشون دور باشه


ممنون عزیزم شرمنده محببتون هستم
مامان نازنین زهرا و یاسمین
8 آبان 92 8:50
خدا رو شکر چشمش چیزی نشده براش صدقه بذار


ممنونم عزیزم شرمندمون کردید ممنون از محبت بی دریغتون