یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

مهمان نا خوانده

1392/1/18 1:08
نویسنده : بابا و مامان
1,289 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای خوبم امروز ساعت5/30دقیقه بود که از خونه رفتیم بیرون هوا نه خیلی گرم نه خیلی سرده اما برای بچه ها لباس بردم رفتیم خونه خواهرم و نادر پی کاری رفت یه دوساعتی اونجا بودیم بعدش اومدیم خونه بابا اینا تقریبا یک ساعتم اونجا بودیم موقعی که اومدیم خونه من رفتم برا تعویض لباسها وقتی از اتاق اومدم بیرون یاسمن از اتاق خودش با صندلی اومد بیرون نگاه کردم ببینم کجا میره که وای چشمتون روز بد نبینهاسترسدم در اتاق یاسمن دیدم جناب سوسک وایسته و داره شاخکاش و تکون می ده و عرض اندام می کنه آختمام تنم مور مور شده بود نگرانوای این دیگه کجا بود هنوز که بهاره تازشم این مهمون محترم حالا چرا اومده داد زدم نادر بدو و از بغل اتاق دست پارسا را گرفتم و فرار کردم یاسمن بیچاره هم تعجب زدهتعجبداشت من و نگاه می کرد همینطور نادرتعجبوقتی گفتم تو اتاق سوسکه نادر دعوام کرد که ای بابا من فکر کردم چی شده سوالبعدشم مورد و شکار کردو انداختش بیرون یاسمن هم همش نگاهش به من و عکس العملم بود پارسا هم فکر کنم اصلا نفهمید چه خبرهنیشخندوای نمی دونید چه چهره چندش اوری داشت الانم که اینجا نشستم چشمم دنبالشه که نکنه یکی دیگه بیاد نگرانایشالاه که اولین و اخرینش باشه چون من خیلی از سوسک می ترسم البته بیشتر چندش اوره برام ارزو می کنم خونه هاتون از وجود این موجود زشت و نفرت انگیز مصون باشه     بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان اتنا
18 فروردین 92 16:29
سلام عزیزم عیدتون مبارک .وای حالتو درک میکنم دله ادم میلرزه از بس این مهمون ناخوانده چندش تشریف دارن .بابت دعای پایانی هم امین


وایییییییییییییییییییییییی
مامان درسا
18 فروردین 92 17:43
وای اگه آقا نادر خونه نبودند میخواستی چیکار کنی؟


وایییییییییییییی سکته
سودابه
18 فروردین 92 19:54
سلام .خوبید؟سر تا سر زندگیتان سبزوبهاری وهر روزتان نوروز .عیدتان مبارک.
دعاگویتان بودم

آخی حتما مامانش داشته قربون دست و بای بلوریش میرفتهدختر خیلی تر سو هستی ها.
جدای شوخی اگر از نوع ریزه اش دیدی مطمئن باش خیلی هستن و حتما باید سم باشی کنی


هههه چشم ممنونم از راهنماییتون
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
19 فروردین 92 1:27
عزیزم من همیشه یه اسپری سوسک کش دم دست دارم چون بعضی وقتا مردا خونه نیستن بعضی وقتا هم تا بیای بهشون نشون بدی که سوسک کجاس سوسکه حرکت میکنه میره ووووووووووووووووووووووی بدنم مور مور شد


اخه عزیزم موضوع اینه که من جرات اسپری پاشیدن و نزدیک شدن بهش و ندارم واییییییییییییی


یاسمین
19 فروردین 92 14:19
خب شما که این جوری میکنی فردا یاسمن جون هم یاد میگیره.البته منم خیلی میترسم و چندشم میشه ولی جلوی یاسمین مجبورم خودمو کنترل کنم و با پودر سوسک کش یا اسپری به خدمت این مهمون ناخونده برسم.


راست می گید اما دست خودم نیست
مامان اهورا
19 فروردین 92 15:15
وای عزیزم درکت میکنم ما از پارسال تا حالا 5 بار سم پاشی کردیم ولی بازم تشریف میارن کلافم کردن ازشون متنفرممممممممممممم منم خیلی میترسم ولی یه بار با دمپایی خدمت یکیشون رسیدم دلم خنک شد


افرین مامان شجاع
مامانی درسا
21 فروردین 92 4:14
من از سوسک نمیترسم اما راست میگی خیلی چندشه


بله عزیزم بیشتر از اینکه ترس داشته باشه چندش اوره
FARIBA
22 فروردین 92 1:53
بامزه بود....البته من خودم از سوسک شدیدا وحشت دارما....




امیدوار شدم داشتم از خودم نا امید می شدم


مامان محمد و ساقی
23 فروردین 92 18:50

ببخشید که خندیدم.من اگه سوسک ریز ببینم درجا با دمپایی تو پام میکوبم تو سرش
اگه سوسکه بزرگ بود یه اسپره حشره کش بدون بو دارم که برای بچه ها ضرر نداره.تا جان در نفس دارم دنبالش میکنم و بهش اسپره میزنماگه بره جایی مخفی بشه بر اثر همون دارو میمیره
افرین کاش منم این جسارت و داشتم

مامانی کسرا
25 فروردین 92 12:52
یا خداااااااااااااااااا
منم اگه بودم جا درجا میمردم


وای خدانکنه ولی راست راستی وای یییییییییییییییییییییییی
نرگس مامان باران قلنبه
3 اردیبهشت 92 11:51
سلام عزیزم امیدوارم هر روتون پر از شادی باشه
من یه دخمل کوچولو دارم که تو جشنواره عکس آتلیه سها شرکت کرده خیلی دلش میخواد اول بشه ممنون میشم اگه به وبلاگمون بیایی و به لینک مستقیم آتلیه بروید و امتیاز 5 رو بهش بدید
خیلی وقتتون رو نمیگیره با تشکر


عزیزم رفتم رای دادم

مامان کمیل و کیان
21 تیر 92 23:40



وایییییییییییی