یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

بی عدالتی

1391/10/3 11:53
نویسنده : بابا و مامان
179 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای خوبم دیروز رفتم برای امتحان گواهینامه وای اگر می دید چهره سروانه که ازمون می گرفت از خود راضیادم که نگاش می کرد در جا سنگ کوب می کرداوه یه ادم از این ادمای اخمو و کاملا جدی که می ترسیدی نگاش کنی من که تا رفتم بشینم دستام شروع کرد به لرزیدناسترس از ترسم نفهمیدم چه کار می کنم طرفم جذبه گرفته بود خلاصه اول تا اومدم روشن کنم نمی دونم چرا دزد گیر روشن شد وای تصور کنید چهره طرف وعصبانی بعدش خدایش ماشینه دندش افتضاح بود جا نمی رفت حالا در گیره با دنده بودم به هرحال رفتم چه رفتنی تمام حواسم به طرف بود که چه می فرماید که یه دفعه گفت نگه دار برو پایین منم مثل ادمای مودب و ساکت بدون هیچ عکس العملی اومدم پایینخنثی و حالا نوبت خواهرم بود که با این کوه یخ دست و پنجه نرم کنه که اون بیچاره هم به سرنوشت من دچار شد  که تو دلمون گفتیم خوب حقمون بود طرفم جدی وحق و نا حق نمی کنه معلومه از اون ادمای محترم و با وجدانه که به درستی کار زیاد اهمیت میده فرشتهحالا نوبت نفر سوم بود که حاصل کارش دوبار خاموش کردن دوبله کج رفتن و داخل جدول رفتن پارک کج رفتن بود که نمیدونم چطور و از کجا اون لحظه طرف یخش رو به اب شدن رفت و لبخند زیباو معروف نقاش معروف هم به اون لبخند ملیح نمیرسیدلبخندبر صورتش که حالا چهره یه ادم مهربون را به خودش گرفته بود نقش بستنیشخند طرف را با قلبی ارام و مطمئنه و بسیار محکم قبول اعلام کردتعجببعدا کاشف به عمل اومد که طرف از مقربان درگاه بوده و نسبت نزدیک با یکی از مربیان اموزشگاه دارهعصبانیچکار میشد کردهیچ فقط می تونیم نظاره گر این بی عدالتیها در جامعمون باشیم ساکت الان پیش خودتون فکر می کنید طرف رد شده داره دل خوشی برا خودش درست می کنه نمی تونم بگم از اتفاق افتاده ناراحت نشدم چون کمی ناراحت شدم ناراحتاما بیشتر از این بی عدالتی که شدشیطان ادمی که می گفتن اموزشگاه که میاد اگه مثلاچیزی بهش تعارف کنند می گه ممنونم من همه چیز خوردم مسواکمم زدم تا بعد اظهرم هیچی نمی خورم (یعنی من به کارم جدیم)عینک حالا اینطور عمل میکنه چی بگم خدا اخر عاقبت همه را به خیر کنهافسوس  بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان محمد معین
3 دی 91 13:21
ناراحت نباش عزیزم این دفعه که میری سعی کن به خودت مسلط باشی و حواست جمع باشه انشالا قبول میشی


ممنونم عزیزم
مامان محمد و ساقی
6 دی 91 18:13
خوب اونی که با پارتی قبول میشه فردا میره تو خیابون یه بلایی سر خودش میاره.من سال 85 گواهینامه گرفتم.اصلا" به سرهنگ نگاه نکردم و خیلی خندان و شاد نشستم پشت فرمون.همش تصور کردم که همون مربیه منه.اصلا" بهش توجه نکن.خیلی ریلکس بودم.آخرش هم انداختمش تو یه چاله دردش گرفت ولی قبول شدم.کافیه به خودت مسلط باشی و توجه به جناب سرهنگ نکنی.موفق باشی


ممنونم از راهنماییتون