یه شیطونی دیگه ...
اینجا همون لحظه اول که اومد داخل
این عکسه من و یاد اون ادمهای می اندازه که می گن اقا عکس نگیر
سلام دوستان عزیزم طاعات و عباداتتون مورد قبول حق تو عکسها تو عکسهای اول محمد پارسای شیطون و می بینید که داره دستاش و نشون می ده فقط رنگ دستا و صورتش و ببینید نشسته بودم داشتم کامنتهای دوستان و تایید می کردم که یه دفعه اومد تو با این شکل (تلام دتام و ببین تتد اتنده ارم اودش اومد اودش اورد به دتم ) سلام سلام دستام و ببین چقد قشنگه کرم خودش اومد خودش خورد به دستم دویدم ببینم چه خبره دیدم وای تتراسایکلین و خالی کرده رو دستش و کمی هم شکلات کاکائو رو صورتش مالیده همراه با کرم می گم چرا مامان ببین خودت و چکار کردی میگه (ببین مامان اکه دتام پوت پوت دته بود) ببین مامان اخه دستام پوست پوست شده بودبیچاره شدم تا دستای این وروجک و بشورم مگه روغنش می رفت همکارش داشت فیلم می دید اگه پیشش بود مطمئنن بیشتر کارشون و گسترش می دادن اون عکسهای پایینم برا افطاری اون روزه که قبل از اومدن مهمونا چیده شده بود فکر نکنید همینه ها بعدم پر پر شد