یاسمن و پارسا
امروز بچه ها را بردیم پارک هوا سرد بود اما افتابی یاسمن اصرار می کرد بریم پارک ماهم بردیمش کلی با پارسا بازی کردند اومدنی پارسا گریه می کرد و نمی خواست بیاد ...
نویسنده :
بابا و مامان
10:39
گل قشنگم
دختر ناز مامان
فرشته مامان
پارسای نازنینم
یاسمن عزیزم
یاسمن جون
از شیطونیهای این دو تا وروجک
سلام دوستان عزیزم الان که می نویسم بچه ها خوابیدند امروز صبح مشغول کارهای خونه بودم با خیال راحت از اینکه این دوتا وروجک دارند فیلم می بینند وقتی اومدم اتاق و دیدمشون چه شکلی شدند باورم نمی شد این دونا شیطون با همکاری هم رفتند سراغ یخچال و ماست و اوردند وبی سرو صدا مالیدند روی کله هم دیگه البته اوضاع یاسمن بدتر بود وقتی اوضاع را اینطور دیدم تازه فهمیدم چرا داشتند با هم می خندیدند چه کار می تونستم بکنم بردمشون حمام وقتی اومدند بعد نهار خوابشون برد تازه شبم ساعت 10/5 خوابیدند که از اتفاقات بسیار نادر تو خونه ماست که این دو تا اینقدر زود بخوابند والان تو خواب نازند ارزو میکنم همه کوچولوهای ناز خواب خوش ببینند &...
نویسنده :
بابا و مامان
1:15