یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

یاسمن و کامپیوتر..

1393/1/18 12:20
نویسنده : بابا و مامان
857 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان عزیزمقلب  چند وقتیه  یاسمن  همش میشنه  کنار کامپیوتر  و اصلا هم نمی خواد بلند شه طفلک پارسا تنها می موند ناراحتدیدم  چشماش داره خراب میشه قرمز میشه می سوزه هر کاریم کردم فایده نداشت استرسدیشب که بهشون گفتم قصه چی بگم یاسمن گفت کامپیوتر یعنی از شنیدن اسمش هم اعصابم خورد میشدعصبانی به ذهنم یه قصه ای اومد و گفتم اصلا باورم نمی شدتعجب این همه تاثیر داشته باشه نیم ساعت بیشتر پشت کامپیوتر نمیره اونم اگه من بهش اجازه بدم تو بعضی وبلاگهای دوستان خوندم همین مشگل و دارند بهمین خاطر این قصه را براتون میزارم  امیدوارم  تاثیر  خوبی داشته باشهیولو امیدوارم خوشتون بیاد در اولین فرصت براتون می زارمقلب دوستتون دارم زیادماچقلب

قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
18 فروردین 93 13:57
سلاام فدای یاسمن جون منم همین مشکل رو با فاطمه داشتم که از خودم یه قصه ساختم کلی روش تاثیر گذاشت حالا تا میاد کامپیوتر ببینه میگه من یه کم می بینم چون چشمام عین چشمهای سارا میشه چه خوب شما قصه تونو بذارید شاید منم حوصله پیدا کردم نوشتم گذاشتم البته خیلی داستان براش ساختم در خصوص کارهایی که نباید انجام بده از داستانهای آموزنده شما هم براش گفتم که خیلی تاثیر گذار بود ممنون گلم بی صبرانه منتظریم
بابا و مامان
پاسخ
سلام خدا نکنه عزیزم افرین مامان حتما بزارید ما هم ببینیم ممنونم چشم حتما
مامان امیرحسین
18 فروردین 93 17:07
سلام مهربونم.دوباره فرصتی شد تا بیام پیش دوستان. آفرین به شما مامان هنرمند وصد افرین به این دختر حرف گوش کن خیلی خوبه که داستانتون اینجوری تاثیر گذاشته بیصبرانهمنتظر هستم تا داستان را بخونم دوستتون دارم خیلی زیاد
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم براتون گذاشتم شما لطف دارید عزیزم
مامان بیتا و تینا
18 فروردین 93 17:43
سلام مهربونم خدا رو شکر دختر من سراغ کامپیوتر نمیاد ولی شاید در اینده لازمم شد حتما قصه رو برامون بذار میبوسمتون
بابا و مامان
پاسخ
خدا را شکر چشم گذاشتم عزیزم
رزا
19 فروردین 93 11:26
سلام عزیزم خوبی نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ورجکا چه طورن ؟؟؟؟؟پیشم بیا دلم برات تنگیده بود
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم عزیزم عزیز دلم من هر روز میام پیشت املا نمی دونم چرا نمیشه برات نظر گذاشت تو پستهای قبلتر برات می نویسم دوستت دارم و همین حالا اومدم پیشت
امیرحسین کوچولو نفس ما
19 فروردین 93 13:28
خصوصی گلم
بابا و مامان
پاسخ
اومدم عزیزم نداشتم ممنونم از محبتتون اومدم
خاله مهربون
20 فروردین 93 3:24
باریکلا خوشم اومد مامان هنرمند
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مهدا
20 فروردین 93 9:45
سلام عزیزم بالاخره توانستم بیام به وبت ببخشید شرمنده کامی توی وبت نمیومد ولی درست شد دوستار شما .مهدا
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم پس ادرست کو
مائده
20 فروردین 93 10:40
افرین به این دوووووووووووووووووست باهووووووووووووش خودم خوشحال شدم که این مشکل به خوبی حل شد افرین به یاسمین حرف گوش کن
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم لطف دارید
آیسان مامان ماهان
20 فروردین 93 12:55
ای قربون یاسمن عاشق کامپیوتر بشم من که داداششم تنها میزاره
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه
آیسان مامان ماهان
20 فروردین 93 12:56
مامان خانومی لطفا یه قصه ام در مورد بچه هایی که همش میشینن پای پویا و حرف ماماناشونو گوش نمیدن ک برن ددر دودورم بگین
خاله مینا
20 فروردین 93 22:06
مامان سه بار
20 فروردین 93 22:24
مادر خلاق!
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان بردیا شیطون
21 فروردین 93 19:09
افرین مامان باهوش ...کار خوبی کردی.....چشاشون ضعیف میشه بخدا....
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم اره بخدا منم نگران همین بودم
مامان حدیثه سادات
21 فروردین 93 20:11
آفرین به یاسمن جون حرف گوش کن. منم شنیدم که میگن همه چیز رو باید تو قصه به بچه ها یاد داد.
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم
مامان ترنم
24 فروردین 93 8:18
من كه حتما بايد اين داستانتون رو بخونم.
بابا و مامان
پاسخ
بله عزیزم مخصوصا حالا خیلی به دردتون می خوره
مامان گلشيد
26 فروردین 93 10:45
عجب حركت خلاقانه اي زدي ماماني
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم
مامان آرش و آیناز
28 فروردین 93 14:29
آفرین به دختر خوب وحرف گوش کن منم با بچه ها همین مشکل رو دارم داستان گلها که خیلی تاثیر گذار بود و الان عاشق داستان گلها شده ممنون عزیزم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جون خدا را شکر