یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

یاسمن...

1392/10/14 19:08
نویسنده : بابا و مامان
340 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان گلمقلب این عکسها را همین حالا از یاسمن جونماچ گرفتم خدا را شکر امروز حالش خیلی بهتره مژه قصد نداشتم فعلا پست بزارم یاسمن ازم خواست ازش عکس بگیرم با عروسکهاش که اسم یکیش و گذاشته بهاره یکیشم رویا اون که همش بغلشه رویاست بعدم رفت لباسش و عوض کرد دو تا هم عکس با این لباسش گرفتلبخندماچقلب پارسا هم خوابه خوابخدا را شکر حال پارسا هم بهتر شدهلبخندقلبماچ حالا چون پارسا خوابه یه عکس از قبلیاش  می زارمماچ

بای بای

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

مائده
14 دی 92 23:08
عسیسم حالش خوب شده دیگه خداروشکر خودش مثل عروسک میمونه یه عروسکم گرفته بغلش خوب شد پست جدید گذاشتی دلمون برا خودتو بچه های نازت تنگ شده بود
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم شما همیشه به ما لطف دارید
مامان ساجده
14 دی 92 23:10
http://www.up98.org/images/cvn1kccbaunmcdeqpj78.swf
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم مامان ساجده عزیزم همین حالا بایاسمن داشتیم نگاه می کردیم خیلی خوشحال شده بود زیبا بود ممنونم از مهربونیتون
مامان ساجده
14 دی 92 23:11
وای خدای من چه رویای خشملی چه یاسمن ناااازیخداروشکر که بهترن حال بچه ها
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جون مهربونم
مامان ساجده
14 دی 92 23:12
چه آهنگ خشملی
خاله شیدا و روشا
14 دی 92 23:23
الهی فدای یاسمن خوشگل ملوسم بشم من
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه ممنونم خاله جونم
مامان درسا
15 دی 92 0:13
چه اسم های قشنگی انتخاب کرده برای عروسک هاش.
بابا و مامان
پاسخ
ممنون خاله جونم
مامان محمدصدرا
15 دی 92 1:34
الهی خاله فدات بشه عروسک ناز
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم
زهره
15 دی 92 2:15
پارسا جان الهي خاله فداي مظلوميتت بشه كه فقط يه دونه عكس داريبيا بخلم خدا رو شكر بهترن عزيزاي من... ايشالله همه بچه ها هميشه سالم باشن و 120 ساله بشن...آمين
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه خاله جونم من خواب بودم مامانم از قبلیا برام عکس گذاشت ممنونم از محبتت عزیزم
مامان سونیا
15 دی 92 7:53
ای جانم خدا بد نده فرشته های خوشگل انشالله که زودی خوب بشن و بیماری از تنشون بیرون بره و سلامتی و شادی و ورجه ورجه زود زود بیاد و جای بیماری رو بگیره انشالله همیشه تنشون سلامت باشه
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله مهربونم
مامان پارسا
15 دی 92 9:22
خدا رو شكر حال عروسكهات بهتر شده
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله مهربونم
مامان ترنم
15 دی 92 10:24
خدا رو شكر كه حالتون بهتره فرشته‌هاي ناز و مهربون.
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جونم
مامان موژان جون
15 دی 92 10:47
الهی قربون جفتشون برم من فدای دخملی با ژستاش
بابا و مامان
پاسخ
وای خدا نکنه ممنونم عزیزم از محبتتون
مامان نازنین زهرا و یاسمین
15 دی 92 11:12
سلام عزیزم دلم خیلی براتون تنگ شده بود منم درگیر بیماری بودم ببوس از طرف خوشگلات رو
بابا و مامان
پاسخ
الاهی ایشالاه که بیماری و ناراحتی از وجود نازنینتون دور باشه
مامان پرنس و پرنسس
15 دی 92 14:24
خدارو شکر دخملی خوبه عزیزم چه ژشتایی هم گرفته
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جون
در انتظار نی نی
15 دی 92 15:50
مرسی عزیزم خدا از زبونت بشنوه انشالله که بشه منم برای شما و نی نی هاتون آرزوی موفقیت میکنم . به امید اینکه دوباره بیاید.
بابا و مامان
پاسخ
انشالاه ممنونم عزیزم حتما میام
مامان بردیا شیطون
15 دی 92 16:22
جووووووووووووووووونم چه ژستایی گرفته خدا رو شکر خوبن
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان بردیا شیطون
15 دی 92 16:23
زندگی آرام است مثل آرامش یک خواب بلند زندگی شیرین است مثل شیرینی یک روز قشنگ زندگی رویایی است مثل رویای یک کودک ناز زندگی زیبایی است مثل زیبایی یک غنچه باز زندگی تک تک این ساعت هاست.....
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم خیلی زیبا بود
مامان ساجده
15 دی 92 19:53
سلام این متن زیبا رو توی کلوب خوندم خوشم اومد گفتم برا دوستام بذارم بخونن: فرشته کوچک درِ مطب دکتر به شدت به صدا درآمد. دکتر گفت در را شکستی! بیا تو. در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای که خیلی پریشان بود به طرف دکتر دوید و گفت : آقای دکتر! مادرم! مادرم! و در حالی که نفس نفس میزد ادامه داد : التماس میکنم با من بیایید، مادرم خیلی مریض است. دکتر گفت :... باید مادرت را اینجا بیاوری، من برای ویزیت به خانه کسی نمیروم. دختر گفت : ولی دکتر، من نمیتوانم، اگر شما نیایید او میمیرد! و اشک از چشمانش سرازیر شد. دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه او برود. دختر، دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد، جایی که مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود. دکتر شروع کرد به معاینه و توانست با آمپول و قرص، تب او را پایین بیاورد و نجاتش دهد. او تمام شب را بر بالین زن ماند، تا صبح که علایم بهبودی در او دیده شد. زن به سختی چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری که کرده بود تشکرکرد. دکتر به او گفت : باید از دخترت تشکر کنی، اگر او نبود حتماً میمردی! مادر با تعجب گفت : ولی دکتر، دختر من سه سال است که از دنیا رفته! و به عکس بالای تختش اشاره کرد. پاهای دکتر از دیدن عکس روی دیوار سست شد. این همان دختر بود! یک فرشته کوچک و زیبا
بابا و مامان
پاسخ
خیلی زیبا بود مامان ساجده عزیزم ممنونم
مامانی کسرا
15 دی 92 20:08
ای جانم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جون
مامان مینا
15 دی 92 20:29
خداروشکر که گلهای نازتون خوب شدن
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جونم
مامان سینا
15 دی 92 22:37
خودت عروسکی عزیزم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جونم
الناز
18 دی 92 15:03
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جونم