برای دوستان عزیزم
دوستان عزیزم سلام همراهان عزیز وهمیشه گیم خیلی دوستتون دارم چون وقتی توبی نهایت زندگی هم قرار می گیرم همراهی وهمدلیتون ارامش بخش روحم بوده و هستنمی دونم بازم یه جورای حس بدی سراغم اومده که دست خودم هم نیست به همین خاطر تصمیم گرفتم یکی دوروز از اینجا هم دور شم دلم برا نوشته های قشنگتون تنگ میشه تا ببینم چطور میشه فکر کردم برم سراغ جمع و جور کردن کارام تا شاید روحیه خستم اروم شه اگرم اومدم توانی هم بود اخر شب اگه شد میام برا جواب دادن به کامنتهای پر مهرتون و سر زدن به دوستان عزیزم اگه شد وحوصله ای مونده بود البته همیشه برا دوستان گلم وقت دارم اما ...دیروز بی خودی به نادر پرخاش کردم اینقد مهربونه که خیلی سعی کرد ارومم کنه اما من کوتاه نیومدم هر چی گفت بریم بیرون گفتم نه من حوصله ندارم با اینکه هر روز بیرون بودیم از دیروز حوصله ندارم گفتم امروز حالم بهتر میشه اما نه نمی دونم برم خودمومشغول کارا خونه کنم شاید حالم بهتر شد به قول یکی از دوستان خوشی زده زیر دلم سعی می کنم زود بر گردم برام دعا کنید دوستتون دارم خیلی زیاد تا بی نهایت