یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

ماجرای امروز با پسر خاله ها

1392/5/11 2:45
نویسنده : بابا و مامان
446 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان گلمقلب اامروز روز پر کاری بود 6 تا بچه قد و نیم قد که کلافم کرده بودند کلافهمنم روزه اما دلم نمیومد بهشون پر خاش کنمعصبانییا احساس کنند من دارم اذیت میشم خمیازههمش خودمو خوشحال و خندون نشون می دادممژهتا بهشون خوش بگذره فرمایشاشون هم پایان نداشت لبخندخاله اب خاله غذا بازم خاله اب باور کنید سه بار من پارچ اب و یخ کردم و خالی شد بس که می دویدند و تشنه میشدند موقع نهار هم همش می گفتند خاله چرا  غذانمی خوری گفتم خاله من روزه ام  یکی از پسرها می گفت خاله بخور کمی بخور به عمو نادر نمی گیم قهقههبعد از اینکه حسابی خوردند تازه به هم می گفتند ما روزه ایم روزه کله پاچه ه ای گرفتیمقهقههبعد از نهار گفتم خاله جون میاید یکم بخوابیم سر حال شیم بعد با هم بازی کنیم می گفتند تو برو بخواب خاله ما روزه ایم خوابمون نمیاد قهقههخونه که کن فیکون بود عروسکها وسط اتاق اسباب بازی ها یه طرف وای نمی دونید چه خبر بود کاغذ ها را پاره کرده بودند ریخته بودند وسط اتاق از اونجای که حوصلم نمی گیره خونه اینطور باشه جمع و جور کردم همین حالا اومدم اینجا یه دفعه وقتی بر گشتم دیدم پارسا تمام عروسکها را ریخته پایینکلافهوای ییییییییییییییییییییییییییی

اینم تعدادی ازعروسکهای بیچاره ای که پارسا ریخته پایین وقتی من مشغول نوشتن بودمکلافه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان امیرعلی گلی
11 مرداد 92 16:47
از دست این بچه های شیطون بلا

مهمون داشتید گلم؟ ولی واقعآ بامزه اند

منم کشیدم عزیزم، همسایه مون دانشگاه میره گاهی دو تا بچه چونو میاره اینجا منم به خاطر همسایگی نگهشون میدارم ولی واقعا کلافم میکنن

دستوراتشون بیشتر خسته میکنه آدمو

ولی پسرم در عوض اون روز حسابی کیف میکنه

منم به خاطر اون خوشحال میشم

خسته نباشید


ممنونم عزیزم بله پسر خاله ها اومده بودند خونمون فقط بچه ها بودند یعنی بیچارم کردند اما همین که می دیدم سلامتند برام بس بود




الناز سیندرلا
11 مرداد 92 16:57
آخی مامانی چی کشــــــــــــــــیدی
خسته نباشی بخدا....
چیکارمیشه کرد بچه ان...


بله عزیزم همینطوره ممنونم از محبتتون


خاله کمیل و کیان
11 مرداد 92 18:06
الهی خسته نباشی مامان مهربون از دست این پارسای وروجک چه کارا که نمیکنه


ممنونم از محبتتون
مامان آرینا موفرفری
12 مرداد 92 3:48
روزه ی کله پاچه ائی
عزیزم قبول باشه واقعا روزه داری و بچه داری با هم خیلی سخته.


همینطوره عزیزم
مامان موژان جون
12 مرداد 92 12:11
امان از این بچه های شیطون وبلا l
وقتی هم بچه ها دختر خاله وپسر خاله هاشونو میبینند که دیگه خونه زندگی داغون میشه
ولی بازم شیرینند


بله خاله هم که بچه های خواهرش وببینه میدون و قشنگ خالی بذاره چه شود
مامان طاها
12 مرداد 92 15:39
خدا رو شکر که به خیر و خوشی گذشته.


ممنون عزیز دلم
☆ یاسمین ☆
12 مرداد 92 15:52
روزه کله پاچه اییعجب وروجکای شیطونیمامانی ماشاله به صبر و حوصلت


واقعا وروجکای هستند ممنون عزیزم
مامانی درسا
13 مرداد 92 2:31
ای جون مامانش ما هم هر روز داریم این بساطو عزیزمی ..... زنده باشن


ممنونم
مامان درسا
13 مرداد 92 4:04



مامان ترنم
13 مرداد 92 9:13
خوب ماماني تو هم روزه كله پاچه‌اي ميگرفتي.


ممنونم که اومدید
مامان ترنم
13 مرداد 92 9:14
واقعا خسته نباشي.


ممنونم عزیز مهربونم
مهرنوش
13 مرداد 92 10:04
ای پارسای وروجک! چه بامزه که پسر خاله ی بچه ها گفته غذا بخوری به عمو نادر نمیگیم!


ممنونم عزیزم که اومدید
سمیه
13 مرداد 92 15:40
خوب حوصله ای داریدا


عزیزم من بچه ها را دوست دارم به خاطر اون خونسردیم و حفظ می کنم
مامان نازنین زهرا و یاسمین
14 مرداد 92 4:38
امان از این بچه های شیطون


ممنونم که سر زدید