شیزین زبونیهای یاسمن و محمدپارسا
سلام دوستان گلم نماز روزهاتون قبولاین روزها داریم با شیرین زبونیهای یاسمن جون و پارسا خوش می گذرونیم خدا یا شکرت یاسمن خانم که وقتی حرف می زنه مثل یه زن 80 سا لست دیروز افطار شامی کباب درست کردم سر سفره که نشسته بودیم منتظر اذان یه دفعه یاسمن یه نگاه به باباش کرد و گفت هیچ کس حق نداره به مامانم بگه غذات خوب نیست باید همه بگن دستت درد نکنه نادر بیچاره همینطور موند منم یه نگاه بهش کردم ونادر گفت بابا کسی چیزی نگفته ما همه می دونیم مامان زحمت کشیده غذا خوشمزست یاسمن گفت گفتم که یاد اوری کرده باشمخدای من چیزی بهش نگفته بودم این و به باباشم گفتم بعدشم گفتم مگه بده داره پیش بینی می کنه هوای مامانش و داره نادر هم اینطوری نگاه من می کرد دیروز هم می گفت مامان نوک انگشتام و پام درد می کنه گفتم مامان اخه چرا می گفت اخه من زنم دیگه همش باید بگم دست و پام درد می کنه نتونستم جلوی خندم و بگیرم گفت مامان چرا می خندی همه خانمها میگن دست و پامون درد می کنه گفتم مامان من که نگفتم می دونید چی جواب داد چرا وقتی بابا میاد میگی ای کمرم ای دست و پام من بیچاره موندم از دست این شیطون بلا باور کنید اینطور نیست که می گه حالا جای شکرش باقی باباش خونه نبودپارسای شیطون بلا هم که نگو تمام حرفها و حرکات یاسمن و تکرار می کنه علاوه بر اون در بسیاری از مواقع استاد و معلم یاسمن تو خرابکاریهوقتی هم بهش اعتراض کنی برا اینکه حرفش و به کرسی بشونه گریه می کنه تا عقب نشینی کنی واگه توجه نکنی به نفعش باشه کوتاه میاد امروز ازش پرسیدم مامان و چند تا دوست داری می گفت دو تا بابا د دوتا ادی دوتا