یاسمن جون و محمدپارسا شیطون
تو اشپزخونه مشغول بودم که دیدم صدای بچه ها نمیاد رفتم دیدم رختخوابها را اوردند پایین خوابیدند یاسمن خانم داره قصه می گه مثلا پارسا بخوابه این پارسا شیطون هم داره نخهای متکا را می کنه دونه دونه خلال می کنه یاسمن هم تند تند می گه سوباسا گوش کن سایا الان میاد دعوامی کنه ناراحت میشه ها والنسی منتظرمونه بدوالان بابا کاکرو میاد من و که دیدند یاسمن نگاه می کرد به دوربین ساکت بود اما این پسر شیطون به کارش ادامه میداد هر چی می گفتم نکن مامان می گفت نه لالا یعنی برو ما لالا کنیم
اینم از تاثیر فیلمهای امروزی که مامان میشه سایا بابا میشه کاکرو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی