ماجرای برنده شدنمون ...
سلام دوستان عزیزم ارزوی سلامتی براتون دارم امروز نشسته بودم و مشغول بافتن بودم که یه دفعه چشمم افتاد به گوشیم خیلی پیشترا یه صدای بود که جواب یه استخاره بود که از دفتر جعفری تبار گرفته بودم و گفتم ببینم ضبطش کردم هست دیدم یه پیام دارم تو دلم گفتم این ایرانسلم بیچارمون کرده وقت و بی وقت پیام می ده خواستم نخونده حذفش کنم که دیدم نوشته تبریک شما برنده یک میلیون ریال از جشنواره نی نی وبلاگ شده اید خواهشمند است شماره کارت خود را به شماره1000891010 پیامک فرماییدمن و می گی اول اینطوری بودم
یه دفعه اینطوری شدم
اخه می دونید دیگه کاملا نا امید شده بودم
اون شماره شماره من باشه گفتم لابد شبیهش بوده حالا بعد از این نا امیدی دیدم این پیام اومده خلاصه الان در حالت کلی ذوق به سر می برم
دوستان عزیزم براتون گفته بودم که این برنده شدن ما ماجرای داره که اگه ما برنده باشیم بهتون می گم حالا امروز براتون می نویسم چند شب قبل از اعلام برنده ها من خواب دیدم
دائی سید محمدم
(فوت شدند) اومده یه جای که منم اونجام داشتم غذا می خوردم بهش به زور یه لقمه دادم اونم قبول کرد اما اون و نخورد پس داد بهم گفت تو این و دادی به من من قبول کردم منم می دم به خودت صبح که تعبیرش و دیدم دیدم اینه که اگه یه شخص از دنیا رفته چیزی بهت بده یعنی یه خبری می شنوی که تصورشم نمی کردی خلاصه منم ذوق زده
منتظر اون خبر بودم
تا اینکه یه روز دیدم یکی از دوستان تو واتس اپ از م خواسته که به پسر نازش
رای بدم منم فوری رای دادم و به خواهرام هم گفتم خودم هم یه خط دارم که کمتر ازش استفاده می کنم با اون خطم هم رای دادم اصلا هم به هیچ وجه نمی دونستم برنده موبایلی هم وجود داره تا اینکه تو پست دوست عزیزم
دیدم که پسرش جزئ برنده هاست خیلی خوشحال شدم
رفتم ببینم دیگه کیا برنده شدند از چیزی که دیدم شاخ در اوردم یه برنده موبایلی هم بود رفتم ببینم کیه دیدم شماره منه اما مطمئن نبودم تازه اونم همون خطی که خیلی کم هم ازش استفاده می کنم بود
تا اینکه اون پیام بالای را دریافت کردم
راستی ادرس دوست گلم محمد طاهای عزیزم
رو اسم قشنگش کلیک کنید تا وارد وبلاگشون بشید
اینم ماجرای برنده شدن ما