یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

معجون زعفران...

1393/7/16 8:36
نویسنده : بابا و مامان
401 بازدید
اشتراک گذاری

اینجا داشت از ابجیش می پرسید اینا چیه اینا مورچستقه قهه

یاسمن تنهای اشپزی می کرد و محمد پارسا نظاره گر بود البته زعفران و پارسا سابیده بودهمتفکر

سلام به دوستان عزیز و مهربونم بوسارزوی سلامتی براتون دارم بوسهمیشه خوش و خرم و سلامت باشید بوس

همونطور که تو عکسها می بینید وروجکهاحسابی مشغولند امروز بعداظهر جای کار داشتم یاسمن و پارسا را گذاشتم خونه پیش باباشون  و رفتم انتظار داشتم اومدم خواب باشند اماخواب که نبودن هیچ ببینید چه کردن یه کاسه زعفران بیچاره و ادامه ماجرا   یاسمن داشت توی معجونش چای می ریخت  پارسا داشت خیلی جدی  به یاسمن می گفت (ادی اینا مورتان) ابجی اینا مورچه ان قه قهه  بعد به ابجیش گفت بریم ببینیم چی اوردی بعد خودشم با یه مشت چای اومد و بلاخره معجونشون را درست کردن می خواستن بخورن دعواشون کردم نخوردند کچلپارسا به ابجیش می گفت عه  بال مامان نبود بلیم بادم دلست کنیم دیاد)تعجبکچل  یه بار مامان نبودید بریم زیاد درست کنیم  حالا کی نقششون و عملی کنند نمی دونم راستی بگم چرا این ساعت پست گذاشتم الان ساعت 1:23 دقیقه نیمه شبه از دست این پارسا وروجک طبق معمول هر شب بهشون قصه گفتم و لالای و بعد خواب تازه چشمم گرم شده بود و داشتم خواب می دیدم که یه دفعه با داد پارسا که می گفت (توتک توتک )  سوسک سوسک با عجله از جام پریدم و چراغ و روشن کردم طفلک یاسمن هم بیدار شد اونوقت می دونید چی گفت گفت( التی اوفتم نخ بود) الکی گفتم نخ بود عصبانیبعدم گفت( من اب می کام به خاطل اون اینطولی گفتم  ) اب می خوام و به خاطر این اونطوری گفتم کچلاب براش اوردم خوابیدیم دوباره خوابم برده بود که این دفعه دیدم داره صدام می کنه( من دیش دالم ) گریهخلاصه کاری کرد که خواب از سر من بپره خدا می دونه اینقد خسته ام صبح ساعت 6 پا شدم  صبحانه یاسمن و اماده کردم  و بردمش  مدرسه و بعد اوردم و بعداظهرم بیرون بودم کلی راه رفته بودم اما مگه این وروجک گذاشت بخوابمخوابمتنظر منم دیدم خوابم نمیاد اومدم پست امروز و گذاشتم حالا برم ببینم خوابم می بره کچلآرام دوستتون دارم بوسمحبت

پسندها (5)

نظرات (18)

❤مامان سونیا❤
16 مهر 93 9:01
کودک که بودیم هیچ کس روزمان را تبریک نگفت اما حالا من روز کودک را به شما که سادگی و صداقت و صفای وجودتان همچون کودکان است تبریک میگویم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جون
فریده
16 مهر 93 9:56
ای پارسای شیطون بلا ، هر وقت که تصمیم می گیریم یه دونه بچه دیگه گیرم بیاد بعد که می آیم و شیطونی های این دوتا وروجک رو می خونم می بینم در حد و اندازه تحمل من نیست. حدا نگهدارشون باشه
بابا و مامان
پاسخ
ممنون خاله جونم
عشق يعني ...
16 مهر 93 10:38
بچه های این دوره و زمونه رو میبینی توروخدا زعفران شده اسباب بازی براشون
بابا و مامان
پاسخ
راست راستی عجب زمونه ای شده
مامان فرنيا
16 مهر 93 14:11
خيلي بامزه است دوتايي حسابي شيطنت ميكنن ولي مثل اينكه دخترت همه شيطونيهاي درست و حسابي را ياد گل پسري ميده خداحفظشون كنه
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم خاله جون که اومدید
مامان پارسا
16 مهر 93 14:25
چکارشون داری شاید میخواستن آزمایش کنن
مامان ارش ایناز
16 مهر 93 14:41
ای جونم بازم شیطنتاشون گل کردخسته نباشی عزیزم بچه ها وقتی پیش باباشون هستن دنیا مال خودشونهزنده باشن خدا حفظشون کنه
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم ممنونم عزیزم
اقازاده
16 مهر 93 18:09
وای خدا منو قربون پارسا کنه با این تلفظ هاش کلی میخندم وقتی پستتون میخونم انشالله سلامت باشن
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه خاله جونم فدای محبتت عزیزم
مامان زهرا
17 مهر 93 0:34
عزیییییییییییییززززززززمممممممم
مامان هانا و آریا
17 مهر 93 3:35
خسته نباشی گلممم ای خدااا چه با نمک توتک داره فداشون بشم انقدر با مزه حرف میزنن
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم خدا نکنه خاله جون
مامان هانا و آریا
17 مهر 93 3:35
چه معجونایی هم درست میکنید خوشگلای من
مامان ناهید
17 مهر 93 4:20
سلام عزیزم خوبید اول روز جهانی کودک را به دوتا فرشته نازتون تبریک می گم بعد هم دوباره مشغول درست کردن معجونن فداشون
بابا و مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم ممنونم از مهربونیتون عزیزم قربونت برم خدا نکنه
مامان ناهید
17 مهر 93 4:22
چه معجونی هم شده چقدر از حرفهای پارسا جون خندیدم خیلی با مزه وجذاب حرف می زنه اون قسمتی که گفت هر وقت مامان نیست بیشتر درست کنیم داشتم ضعف وغش می کردم از خنده
مامان ناهید
17 مهر 93 4:22
از پارسا خوشم میاد که کم نمیاره اینم کلی منو خندوند
مامان ناهید
17 مهر 93 4:23
پسشما هم مثل من بی خوابی زده به سرتون خسته نباشید تمام روز گرفتار بودید خدا انشالله توان وقدرت بهت بده نیمه شبت خوش
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم ممنونم عزیز دلم
دنیا
17 مهر 93 12:09
سلام عزیزم. با کلی تاخیر اومدم و عکس جدید گزاشتم تو وب. منتظر حضور گرمت هستم.
بابا و مامان
پاسخ
اومدم عزیزم
مامان ترنم
17 مهر 93 12:28
چه معجونيييييييييييييفكر كنم اين سري بايد هر چي زعفرون داري قايم كني كه خواب بدي برايش ديدن اين وروجكا.
مامان و آیلین
17 مهر 93 14:38
سلام عزیزم امیدوارم که حالتون خوب باشه عاشق حرف زدن پسرتم هم خودش قشنگه هم حرف زدنش عزیززززززم . از دور روی هردوشون رو می بوسم .
بابا و مامان
پاسخ
سلام عزیزم قربونت بشم محبت اری عزیزم
مامان بی تاب
23 مهر 93 0:12
ماشالله به جونشون
بابا و مامان
پاسخ
ممنون خاله جون