یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

خدای مهربون بهمون رحم کرد

1392/11/27 19:02
نویسنده : بابا و مامان
1,051 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دوستان عزیزم قلبارزو می کنم سالم و سلامت باشید به همراه خانواده های گلتونقلبخدا را شکر یه بلای دیگه از بغل گوشمون گذشتمژه دیروز رفتیم بیرون کنار یه مغازه ایستادیم اونجا فرنی می پزند انصافا خیلی خوشمزستخوشمزه من به نادر گفتم بگیر بیار ببریم خونه اما گفت نه بریم داغ داغ تو مغازه که خلوته اونجا بخوریم منم قبول کردم و رفتیم یه خانواده هم اومدند اونجا تازه نشسته بودیم یاسمن پاشد گفتم مامان بشین بابا الان میاد گفت نه من زود میام برم یه لحظه پیش بابا گوش نکردعصبانی اما پارسا ساکت پیشم نشسته بودقلب یه دفعه داد یاسمن رفت بالا گریهمنم فکر کردم خورد زمین یا سرش خورده پاشه به دری  که اونجاست اونم اروم چون صدای نیومد دیدم بغل باباش داره گریه می کنه گریهبا گریه میگه بابا من که گریه نمی کنم بزرگ شدم اما گریه می کردلبخند اروم اشک می ریخت بمیرم الاهیگریه وقتی نشست گفتم کجای سرت خورد مامان دیدم چشمش و نشون میده وای مردم از ترساسترس چشمش باد کرده بود و فوری کبود شده بود اقای فروشنده هم همش می گفت اقا چیزی نشد شما ندیدید چطور چشمش رفت تو لبه این میز اهنیآخ خدا بهمون رحم کرد یکم پایین تر بود بیچاره می شدیم گریهموقع اومدن همون اقا صدقه اورد بالا سرش چرخوند و انداخت صندوق صدقات همشم می گفت خدا بهتون رحم کرداسترس تعجبم از اون دوتا خانم و اقایه که اونجا بودند اما هیچ عکس العملی از خودشون نشون ندادندخنثی حداقل بپرسند چیزی نشده کاملا بی تفاوت نشسته بودند و حرف می زدند و می خندیدنعصبانی اینقد کفری بودم شاید پیش خودتون بگید چقد خودخواهم اما بخدا من جای اونا بودم بچه جلوم اونطور اشک می ریخت و می دیدم فروشنده چی می گه بلاخره یه عکس العمل از خودم نشون می دادم نه خونسرد بگم و بخندم و محل نزارم عصبانی خونه که اومدیم همش استرس داشتم چشمم به یاسمن بود همش می گفتم مامان می بینی چشمت خوبهنگراناونم همش می گفت نه مامان کمی نمیبینمشیطانحرص می داد من استرسو خدا می دونه تا صبح مردم می گفتم نکنه چشمش و ببنده صبح پاشه زبونم لالگریه اما خدا را شکر صبح خوب بود داشتم کارام و تو اشپزخونه می کردم بدو بدو اومد مامان من نمیبینم وقت تمامبعد زد زیر خنده و فرار کردشیطان اما نمی دونست چه اتیشی انداخت به دلم خدا نکنه وای تصورش هم دیونم می کنهاسترس خدایا همه فرشته های قشنگ و فرشته های قشنگ خودم و به خودت میسپارم قلبماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (41)

مامان هیمن
27 بهمن 92 9:05
آخیییی یاسمن جونمامانش خدا واقعا بهتون رحم کرده.هیچ وقت اشک تو چشای ناز دخترمون نبینیم.
بابا و مامان
پاسخ
ممنون خاله جونم
مامان هیمن
27 بهمن 92 9:07
چه بی احساس بودن عزیزم.من که صحنه و ندیدم واسه یاسمن جونمون چقد دلم سوخت
بابا و مامان
پاسخ
قربونت برم ممنونم عزیز دلم
مامان هیمن
27 بهمن 92 9:09
خدا رو شکر که چشمش سالمه و اتفاق بدی نیفتادهیاسمن جونو ببوس
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم از محببتتون عزیزم
مامانی الینا
27 بهمن 92 9:25
وای بمیرم برای یاسی جونم ماشالا از بس نازه چشم خورده مامانی همیشه برای سلامتیشون صدقه بذارواسپند دود کن خدا خـــــــــــــــــــــیلی رحم کرده
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان نگار
27 بهمن 92 9:37
یه جایی خوندم که وقتی یه بچه زمین می خوره فرشته ها بالهاشون رو باز می کنن تا اون بچه زیاد آسیب نبینه .راست یا دروغ من خیلی بهش اعتقاد دارم ،وگرنه با این کارهایی که اینا می کنن خدا میدونه چه بلاهایی سرشون نمیومد.بازم خدا رو شکر .انگار فرشته ها اینبارم کارشون رو خوب انجام دادن.جایی خیلی خطرناکی ضربه خورده.
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم حتما همینطور بوده
مائده
27 بهمن 92 9:47
اخی الهی بمیرم خدارو صد هزار مرتبه شکر که به خیر گذشت حتما صدقه بنداز و اسفند دود کن گلم
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه ممنو نم از محبتت عزیزم
مامان بردیا شیطون
27 بهمن 92 10:54
ای جانم عزیزم..... قربونت برم خدا رو شکر که چیزت نشده عزیزم خدا رحم کرده ..... تو رو خدا واسش صدقه بده اسپند هم دود کن
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم ممنون از مهربونیتون
مامان بردیا شیطون
27 بهمن 92 10:54
خوشی با خوبی فرق دارد به خاطر خوبی ها از خیلی خوشی ها ، باید گذشت •
بابا و مامان
پاسخ
زیبا بود ممنونم عزیزم
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
27 بهمن 92 10:56
سلام واقعا خدا رحم کرده یه کم پایین تر بود واااای انشالله خدا نگهدارشون باشه
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم ممنون از مهربونیتون عزیزم
مامان امیرحسین
27 بهمن 92 11:28
الهی بمیرم خاله جون .خدا خیلی بهش رحم کرده .خانومی یه صدقه هم خودت بده.واقعا بعضیا خیلی بی احساسند وبی روح.من که تا اومد این پست کامل بشه از دلشوره مردم رفتم سراغ کارهام ولی همش فکر پیش شما بود.حالا خدا راشکر که به خیر گذشته.یه اسفند برا دختر خوشگلمون دود کن مامان خانوم.
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیز دلم ممنون از دل مهربونت عزیز دلم
مامان موژان جون
27 بهمن 92 11:39
الهی خاله دورت بگرده خدارو شکر اسیب جدی ندیده براش اسفند دود کن
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه خاله جون ممنونم از مهربونیتون
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
27 بهمن 92 15:48
در آسمان خیالم؛
می درخشی؛
می تابی؛
اما دوری...
ماه بودن همین است دیگر!
بابا و مامان
پاسخ
ممنون عزیزم زیبا بود
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
27 بهمن 92 15:48
عزيزم خدا خيلي بهش رحم كرده بلا به دور
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
الناز
27 بهمن 92 19:54
آخی الهی بمیرم عزیزم چقد غصه خوردین شما...واقعا ناراحت شدم...خدارحم کرده...شکرخداکه طوری نشده عزیزم...متاسفانه بعضی ادما یه تیکه یخ و سنگن...
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه فدای دل مهربونت عزیزم
مامان مینا
27 بهمن 92 23:39
آخی عزیزم خدا خودش نگهدارشون باشهاز این آدمایه بی احساس زیاده
بابا و مامان
پاسخ
ممنون عزیز دلم
مائده
27 بهمن 92 23:47
عزیزم یاسمین جون چشمش چطوره بهتره
بابا و مامان
پاسخ
فدای دل مهربونت خوب خوبه عزیزم
مامانی کسرا
28 بهمن 92 2:40
عزیزم کلی نگران شدم خدا رو شکر به خیر گذشته از این بیتفاوتی بعضی مردم تو ایران متنفرم! واسه همین میگم اینجا آدم احساس غربت نمیکنه چون کسی نسبت به آدم بیتفاوت نیست! انشالله که همیشه خوب و خوش و سالم باشید ببوس این ملوسکُ ماشالله لا حول و لا قوه الا بالله
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم ممنون عزیزم
خاله شيدا و روشا
28 بهمن 92 8:15
واييييي خدا رو شكر كه بخير گذشت ماماني اي ياسمن كوچولو شيطون،حسابي ماماني رو ترسونديا
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان ترنم
28 بهمن 92 8:23
واقعا خدا رو شكر كه اتفاقي نيفتاد. خدا خيلي بهتون رحم كرد عزيزم. اينم براي ياسمن گل و نازنينم خدا خودش مراقب اين فرشته‌ها باشه. ان شاا....
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم از محبتت عزیزم
آیسان مامان ماهان
28 بهمن 92 9:52
سلام گلم خوبی،اونروز اومدم پست گاز گرفتن پارسا از یاسمن جونو ببخشید دیگه خوندم..هر چی کردم نشد کامنت بزارم صفحه نظرات باز نمیشد...
بابا و مامان
پاسخ
قربونت برم محبت داری عزیز دلم
آیسان مامان ماهان
28 بهمن 92 9:55
وای خدا فداش بشم این یاسمن چقد چشم میخوره
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم
آیسان مامان ماهان
28 بهمن 92 9:55
خدا رو شکر که بخیر گذشته، بازم جای شکر داره
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم خدا را شکر
آیسان مامان ماهان
28 بهمن 92 9:57
خیلیا مثل اون آقا و خانوم تو مغازه بی تفاوت و بی احساسن فک میکنن اتفاق برا مردم میافته اگه برا خودشون یه اتفاقی بیفته میفهمن که باید با مردم همدری کرد
بابا و مامان
پاسخ
همینطوره عزیزم من فکر می کردم راجب بچه ها هیچ کس نتونه بی تفاوت باشه
آیسان مامان ماهان
28 بهمن 92 9:57
ای یاسمن شیطون که دلواپسش کردی مامانی روووووووو
مامان بیتا و تینا
28 بهمن 92 11:16
سلام گل من وای الهی من فداش بشم ببین طفل معصوم به چه روزی افتاده قربونش برم
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه ممنون از لطفتون عزیز دلم
سمیه
28 بهمن 92 16:57
عکس اولو که دیدم اول فکر کردم پارسا دوباره یه بلایی سر آبجیش اورده ! اما وقتی خوندم گقتم اوف خدا واقعا چه رحمی کرده بهتون خدا رو شکر ... سعی کن تند تند صدقه بدی بلا رفع بشه
بابا و مامان
پاسخ
اخه نه اینکه یاسمن و نمی زنه اصلاممنونم چشم عزیزم
مامان حدیثه سادات
28 بهمن 92 17:39
آخی بمیرم الهی .. چرا آخه؟؟؟؟ بازم خدارو صد هزار مرتبه شکر که چشمش چیزیش نشده. حتما برای فرشته های نازت صدقه بنداز.
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه بله خدا را شکر ممنونم عزیزم چشم
امیرحسین کوچولو نفس ما
29 بهمن 92 1:43
الهی بمیرررررم.یاسمن جونم.یاسی جونم خوبــــی؟مامانی فرشته هات خوشگلن و تو چشم یه گردنبند وان یکاد بنداز گردن جفتشون.البته طلا نباشه اونوقت زبونم لال بدزدنشون
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه ممنونم عزیز لم از محبتتون
مامان عرفان
29 بهمن 92 8:33
واااااااااااااااااي خداي من . خدا رحم كرده .
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم واقعا خدا رحم کرد
مامان عرفان
29 بهمن 92 8:35
اون آدما چقد بي احساس بودن؟؟؟؟؟
رزا
29 بهمن 92 9:57
عزیزم خدا رحم کرده بازم خدارو شکر که چیزی نشده
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم لطف دارید خدا را شکر
فریده
29 بهمن 92 10:34
خدا رو شکر که اتفاق بدی نیافتاده. حتماً صدقه بنداز. شاید اون خانم و آقا هم متوجه نشدن ، نمی شه که اینقدر بی تفاوت بود. یعنی می شه ؟
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزمعزیز دلم اون خانمها و اقایون جلو پیشخون نشسته بودند دقیقا روبرو همون جا اما من پشتم بود و اینطرف بودم به خاطر همین متوجه نشدم چه اتفاقی افتادبعدم عزیزم اقای فروشنده همش میومد می گفت چیزی نشد اخه خیلی بد خورد بنده خدا خیلی نگران بود اونوقت اون ادمها یه نگاهم بهمون نکردنددرسته نمیشه بی تفاوت بود اما ادمهای هستند که گاه عاطفه توشون کمرنگ میشه
مامان حنانه زهرا
29 بهمن 92 14:14
واقعا خداروشکر.ایشالله همیشه بلا دور باشه.گلم ممنون تو این مدت میومدی پیشم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خدا را شکر دوستتون دارم عزیزم
مامان پارساجونی
29 بهمن 92 14:33
وااااای عزیزدلم الهی بمیرم برات یاسمن گلیطفلکی یاسمن چقدر چشم میخوره یه گردنبند وان یکاد بنداز گردنش همیشه براش آیة الکرسی 3بار بخون مخصوصا وقتی از خونه میاین بیرون یا کسی میاد خونتون
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم خیلی لطف دارید چشم
مامی یلدا و سروش
29 بهمن 92 14:49
الهی یاسمن جون. خیلی مواظب خودت باش دخمل خوشگل
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم خاله جون چشم
*یاسمین*
30 بهمن 92 16:02
آخی،طفلکی یاسمنالهی فدات شم خاله جون.مواظب باش عزیزمواقعاً خدا رحم کردهمامانی بعضی ها کلاً بی احساس و از خود راضیاًانشاله
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم همینطوره عزیز دلم
مامان طاها
3 اسفند 92 10:19
خدا رو شکر که به خیر گذشته.
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
4 اسفند 92 12:18
سلااااام وااااااااااااااااااای خدای من عزیزم خدا خیلی بهتون رحم کرده یاسمن جون فدات بشم انشالله دیگه هیچ وقت از این اتفاقات برات نیفته گلم
بابا و مامان
پاسخ
سلام خدانکنه عزیزم ایشالتاه برا هیچ بچه ای نیفته
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
4 اسفند 92 12:20
عزیزم هیچ خودتو ناراحت نکن از این آدمها زیادن دلشون مثل سنگ می مونن فقط درد وشادی خودشون براشون مهمه فدای دلت بشم که از حرفهات معلومه چقدر مهربان ودل رحم هستی انشالله دیگه هیچ وقت ناراحت نشین
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم خیلی مهربونی عزیزم لطف دارید شرمنده محبتتون هستم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
4 اسفند 92 12:21
ای یاسمن شیطون بلا مامان رو می ترسونی نقطه ضعف مامان رو می دونی از فرصا استفاده می کنینههههههههههههههه مامان رو دیگه نترسونیااااااااااابیچاره مامانی خیلی ترسیده بود
مامان گلشيد
5 اسفند 92 13:10
الهي بگردم چقدر حرص خوردي ماماني خدا رو شكر كه چيزيش نشده عزيزم
بابا و مامان
پاسخ
خدا نکنه ممنونم عزیزم