یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

یه شیطونی دیگه...

1392/7/27 13:54
نویسنده : بابا و مامان
578 بازدید
اشتراک گذاری

این اوضاع که می بینید دیشب اتفاق افتاده   چند تا لباس بود که درزاش باز شده بود نیشخندچند تا لباسم مونده بود که زیپشون دوختنی بود نیشخندرا داشتم اماده می کردم  وقتی رفتم اتاق دیدم وای رختخوابها ریخته پایین ناجوانمردانه آخیه دونه چیزم تو جاش نیست و پارسا و یاسمن تمام رختخوابها ریختند بیرون کلافهدارند روشون بازی می کنند متکا ها را هم همش و ریختند وسط روشون را در اورده بودم بشورم ردیف کردند و می گفتند شهر بازیهتعجبخیس عرق بودند دوتاشونم خندهپتو ها به اون بزرگی را در اورده بودند بازم با همکاری هم اول اعصابم بهم ریخت اما بعدا گفتم ولش کنم دارند بازی می کنند اینقد بازی کردند تا خسته شدند بعد جمعشون کردم اینم یکی از همکاری این دو تا شیطون قلبماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان پارساجونی
27 مهر 92 15:19
واااای مامانی چه خونه ای درست کرذن برات این دو تا وروجکاما عیبی نداره اینم یه بازیه دیگه


بله دیگه مجبورم خودم و اینجوری راضی کنم
مامانی کسرا
27 مهر 92 18:28
ای جانم ،چه بازی خوب و سالمی
چه خوب که بهشون اجازه دادی ادامه بدن



ممنونم عزیزم
مامان امیرعلی گلی
27 مهر 92 18:36
وای خانه چه ناجوانمردانه درهم ریخته شده است
کار هر روزه منم همینه دوست خوبم دیگه کمرم درد میکنه بس که رخت خوابایی که امیرعلی میندازه رو جمع میکنم
ولی خیلی خوب کردی گذاشتی تخلیه انرژی بشن واسه بچه ها لازمه

ممنونم خاله جون پس خوب درکم می کنید

مامان بردیا
27 مهر 92 18:51



ممنونم خاله جون
سمیه
27 مهر 92 19:38
اخه مامانی نمی دونی چه قدر کیف داره پریدن توی رختخواب ها
ما بچه بودیم یکی از بازی های همیشگی مون همین بود ... یعنی عشششق می کردیما


پس جات خالی خاله جون هههههههههههههههههههههههههههههه
مامان آوا
27 مهر 92 21:54
خداییش کیف دنیا رو کردن خوب کاری کردی مامانی چیزی بهشون نگفتی


ممنونم عزیزم خاله جون ممنون که درکمون می کنی
خاله کمیل و کیان
28 مهر 92 0:07
بازم اولی نبودم چقد بد ....هههههههههزلزله اومدهاز دست شما دوتا چکار که نکردین حتما حسابی خسته شدین هر وقت میام کاراشونو میبینم دلم باز میشه کلی میخندم




عزیزم هر وقت پیشمون بیای قدمت رو چشم خاله ببین چه کردند


مامان محمدصدرا
28 مهر 92 1:03
صدآفرین به مامان صبور. ان شاالله همیشه جمع شاد و سلامتی داشته باشین


ممنونم عزیز دلم
مامان محمد معین
28 مهر 92 2:28
چی کار کردن این دوتا شیطون؟
من موندم چه جوری زورشون رسیده به اینا
حالا مامانی خدا خدا کن دوباره تکرار نکنن این کارو آخه اینطور که از قیافشون پیداست خیلی خوششون اومده از این کار


اره تو را خدا می بینیداو تشکا خیلی سنگینه منم وقتی رو زمین دیدمشون تعجب کردم وای راست می گک عزیزم معلومه نقشه برا بعدشون هم کشیدند
مامان عرفان
28 مهر 92 9:02

الهي كه چقدر اينا شيطون هستند و مخصوصا همكارهاي خوبي برا همديگه هستن.


همینطوره عزیزم
مامان عرفان
28 مهر 92 9:03
اما حسابي بهشون خوش گذشته .


بله خاله جون
مامان عرفان
28 مهر 92 9:04
راستي چشم محمدپارسا چطوره ؟؟؟ ايشالا خوب شده كه داره شيطوني ميكنه . .


بهتره ممنونم عزیز دلم
مامان
28 مهر 92 11:10
امان از دست این ورجکهای شیطون بلا


اماننننننننننننننننننننننننننننننننن
خاله کمیل و کیان
28 مهر 92 11:57
چه ژستی هم گرفته بعد از خرابکاری


همین و بگو خاله جون
مهرنوش
28 مهر 92 14:42
ماشالا به این وروجکای بازیگوش! آفرین به شما مامان مهربون که میذارید راحت باشن. خیلی هم خوبه.


شما لطف دارید عزیزم
مامان گلشيد
29 مهر 92 8:26
منم بچه بودم همش جام توي كمد رختخوابها بود حالشون رو درك ميكنم خيلي كيف ميده
كلاً حوصله اتم سر نميره ها بميرم برات


پس جات خالی بوده مامان خدا نکنه ممنون از لطفتون عزیزم
مامان موژان جون
29 مهر 92 12:13
وای عزیزم چه کار کردن به زندگی ای خدا ما رو از شر این شیطون بلاها در امان کن خداااااااااااااااااااااااااااااااااا

می بینی عزیزم
ماماطهورا
29 مهر 92 12:23
اييييييييييييييييييييييي وروجكاي خوشگل قربونتون بره خاله



خدا نکنه فدات بشم عزیزم ممنون که پیشمون اومدی
مامان طاها
29 مهر 92 14:22
صبرت احسنت داره مامان خانمی.


ممنون از محبتتون
❤دو نیمه قلبم❤
29 مهر 92 23:29
چه وروجکهایی داریا
حیلی بد میشه که رختخوابهای چیده شده اینطوری متلاشی بشنبچه ها عاشق این کارن.خودت نمیکردی؟من میرفتم روشون


ب به انگاری خیلی از مامانهاهوس کردند برن رو رختخوابهاشون پس جاتون خالی
مامان ساجده
30 مهر 92 0:00
ای دوتا شیطون چکااااااااااار کردن واااااااااااااااای خدااااااااااااای من
چقد فضولن ماشاللللللللللااااااااااااااا


اگه وقت گیر بیارند ببین چه می کنند عزیزم
الناز
30 مهر 92 16:45
جونمممممممممممممممممممممممممممممممممم شیطونیییییییییییی....وای چه وضعییییییییییییییی......


ای خاله این تازه یه نمونشه
مامان آریو برزن وآرتین
6 آبان 92 18:12
خسته نباشی عزیزای من نذارین مامان استراحت کنه
فداتون ریختو پاش کنید


تو را خدا می بینی مامان
مامان نازنین زهرا و یاسمین
8 آبان 92 8:51



فدای لطف و مهربونیتون