این پسر شیطون من
این پارسای شیطون من همش چوب به دست می گرده با اون چوبی که دستش کلید و برق و اینقدر زد تا خاموش شد و شکست هر کاریم می کنی بهت نمی ده که هیچ چوبم به طرفت می گیره که یعنی می زنمت دیروز یاسمن هلش داده بود با این چوب زده بود وسط پیشونی یاسمن به هر ترفندی بود از دستش گرفتم این جوب برای کمد لباسهاشونه که مجبور شدم لباسها را تو کشو بذارم و چوب و قایم کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی