سلام دوستان عزیزم...
سلام دوستان عزیزمروز و روزگارتون خوش و سلامت خیلی وقته اینجا نیومدم دلم برا اینجا و دوستان عزیزم خیلی تنگ شده بود خدا را شکر مشکل اینترنتم حل شد و بلاخره وصل شد تو نبودمون دوستان گلم از جمله فریده جان و دوست گلم قفل عزیزم سر بهمون زدند و جویای حالمون بودند ممنونم از محبتهای بی دریغتون و دوستتون دارم
این روزا در گیر مدرسه رفتن یاسمن شدم حسابی ز مدرسه که میاد نهار می خوره بعدش با هم درساش و می نویسه پارسا را می برم مهد و تا مشقهای یاسمن تموم میشه می رم سراغ پارسا بعدشم شام و خواب بچه ها اصلا توانای برام نمی مونه بیام سر بزنم اینجا البته می خواستم بیام هم اینترنت قطع بود تقریبا دو سه هفته شایدم کمتر خدا را شکر از دیروز وصل شده و الان فرصت شد بیا و وقتیم اومدم محبتهای دوستان گلم و دیدم ممنونم از اینکه به فکرمون بودید از پارسا بگم که این روزا خیلی شیطون شده و با حرفهای بامزش و شیطونیاش حسابی مشغولمون می کنه که الان حضور ذهن ندارم براتون بنویسم یاسمنم شیطونیاش . که بزاریم کنار دختر خوبیه و مواظب داداششه در ضمن خط خیلی قشنگیم داره که حتما یه نمونش و اینجا می زارم پارسا که از مهد میاد خونه همیشه باباش بهش می گه پسرم مهدتون چه خبر چی یاد می گیری فقط می گه ( هیتی اودا فقط تتمه غدا می خولیم بادی می تونیم تن بادی می تونیم ) هیچی فقط شکمه غذا می خوریم بازی می کنیم شن بازی می کنیم این خلاصه کارایه که این پسر از مهدش به ما میگه راستی اینم بگم که خیلی خیلی توی مهدمظلومه خانمش همش از پارسا و خوب بودنش تعریف می کنه خوب باشه تا تو فرصت بعدی بیام و بیشتر براتون بنویسم دوستتون دارم و ممنونم که تنهامون نذاشتید