یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 28 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

سلام...

1394/5/12 10:29
نویسنده : بابا و مامان
792 بازدید
اشتراک گذاری

اینجا خونه بابا تو دهات هستش که رفتیمآرام

پارسا تو حیاط با دقت داشت به راه رفتن لاک پشت نگاه می کردبوس

این لاک پشت و می گمآرام

صبح رفتم بیرون خونه دیدم این سگه وایستده اونجا تا ازش عکس گرفتمآرام

اینطوری برگشت زهرم اب شدترسواما بیچاره کاریم نداشت قیافش اینطوری بودخندونک

یاسمن و پارسا تو پشه بند خواب بودندبوس

رفته بودیم باغ یکی از فامیلهاآرام

یاسمن داشت الو می چید  البته توسط چوبشآرام

یاسمن و پسر خاله ها که حسابی صورتاشون تو افتاب سوخته بودآرام

پارسا و تفنگ ابپاشش

وقتی بهش گفتم وایست و عکس بگیرم اینطوری ژست گرفتخندونک

بوس

پارسا قهر کرده بود و چوب می خواستآرام

اینم ترتیب قهراشخندونک

داشتند با پسر خاله ها درخت می کاشتند مثلاآرام

این خانم هم با  دخترش که چشمهای دختره یه رنگی بود که خیلی خوشم اومد زیبا

رفته بودیم بغل چشمه نمی دونستم پارسا اینقد سردش میشه طفلک و ابتنیش

کردیم اینقد گریه کرد زود درش اوردم خیلی دلم بهش سوختبغلبوسبوس

یاسمن کنار چشمه بوس

.

اینم همون چشمه راست راستی بی ابی بیداد می کرد معنی بی ابی را

اینجا ما فهمیدیم همش 2 ساعت صبح اب میومدغمگین

دخترای یه روستای دیگه نزدیک روستای بابا آرام

یاسمن تو جمع دخترا که خیلی خجالت می کشیدزیبا

این دو تا دختر زیبا  رویا و ندا  با هم خواهرند که متاسفانه باباشون را از دست داده بودند

خیلی دلم براشون سوختغمگین

اینم یه دختر دیگه که اسمش زهرا بودآرام

این دختر کوچولو تو روستای بابا اینا بود اسمش زهرا بود که ناز و دوست داشتنی بودبوس

اینم یه خانم روستای دیگه که داشت نون می پخت  همسایه بابا اینا بود

رفته بودیم خونشون  نون پختنشون را ببینیمآرام

اینم دختر خوشگلمبوس

اون دور بابا و نادر و پارسا داشتند میومدند که ازشون از حیاط بابا اینا عکس گرفتمآرام

این عکسها هم برا رختشورخونه تو زنجانهآرام

اینجا گاوازنگ تو زنجانه یه پارک تفریحیآرام

این دختر نازم که اسمش هدی هست دیروز تو حرم دیدیم با یاسمن دوست شده بود

سلام دوستان عزیزم محبتارزو می کنم سالم و سلامت باشید و روزهای خوشی را بگذرونید بلاخره فرصت شد تا بتونم عکسهای مسافرت را بزارم عکسها خیلی بیشتر بود اما  دوربین اولش عکس خوب نمی گرفت عکسها تار بود منم نمی دونستم چرا بعدا فهمیدم لنزش کثیف بوده غمگین البته این دوربین یه بار باید بره تعمییر گاه  چون کم بیش تنظیماتش بهم خورده  خوب بگذریم سفر خوبی بود از همه خوبتر دیدار بابا و مادرم بود که  خیلی دلمون براشون تنگ شده بود بوس جاهای زیادی رفتیم که تو همه جا صفا و صمیمیت موج می زد خوشحال بودم برا مدتی هر چند کم از پیش ادمهای... دور هستم آرامبگذریم عکسها خودشون گویای همه چیز هست فکر نمی کنم احتیاج باشه بیشتر توضیح بدم راستی کتاب دالان بهشت و خوندم تموم شد خیلی کتاب قشنگی بود  عکس کتاب و براتون گذاشتم  اگه دوست داشتید تهیه کنید و بخونید  دیگه نمی دونم چی بنویسم همین شاد باشید و سلامتمحبتبوس

پسندها (7)

نظرات (24)

عشق یعنی...
12 مرداد 94 13:00
مشخصه حسابی بهتون خوش گذشته . عجب روستای با صفایی هست . روستایی ها بس که مهربون و مهمون نوازن چهره هاشونم به دل میشینه. یه زمانی خیلی کتاب می خوندم و از وقتی ازدواج کردم گذاشتم کنار اما دوباره می خوام شروع به خوندن کنم . این شاله همیشه خوش باشید
بابا و مامان
پاسخ
ممنون عزیزم بله جاتون خالی خیلی خوب بود مخصوصا صفا و مهربونیشون دل پاکی ادمهای روستا باور می کنید الان دل تنگ اونجا هستم اگه میشد بازم می رفتیم با وجود محرومیت بسیار زیاد و سختی که می کشیدند شاکر خدا ی مهربون بودند عزیزم منم خیلی سراغش نمی رم اما گاها نادر کتاب میاره منم می خونم اما فقط وقتی خودم می خونم خوشحالم نادر خیلی اهل کتابه کتاب که دستش می گیره اینقد حرص می خورم
دنیا
12 مرداد 94 19:05
سلام عزیزم.،چه خوب که برگشتین.امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه. عکسای بچه ها هم خیلی قشنگ بودن راستیییییی!!!رنگ چشای اون خانومه چرا اونجوری بود؟؟یعنی هرکدومش رنگ متفاوتی داشت؟؟؟
بابا و مامان
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از محبتتون نه تو عکس اونطوریه اما عین شیشه بود چشماش به نظرم که خیلی قشنگه
مامان گل پسر
13 مرداد 94 0:14
عکسها عالی هستن
بابا و مامان
پاسخ
لطف داری عزیزم
مامان گل پسر
13 مرداد 94 0:15
تبریک واس تموم کردن رمان
بابا و مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان گل پسر
13 مرداد 94 0:15
واقعا صفا و صمیمیت تو عکسها مشخصه .
بابا و مامان
پاسخ
همینطوره عزیزم گاهی وقتها ادم دلش برا این همه مهربونی و صمیمیت تنگ میشه
مامان گل پسر
13 مرداد 94 0:16
خدا بابای اون دخترها رو بیامرزه
بابا و مامان
پاسخ
خدا بیامرزتشون
فاطمه مامان گلها
14 مرداد 94 8:33
واای چه عکسای قشنگی تفریح تو روستا خیلی صفا داره ان شاالله همیشه به گردش و شادی
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان گل پسر
14 مرداد 94 9:37
رمان ديگه شروع كردي كه خبري ازت نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا و مامان
پاسخ
سلامعزیزم نه بابا تموم شده یکم کار داشتم
مامان گل پسر
15 مرداد 94 11:41
اين كلاه ياسمن جون چه خوشگله
بابا و مامان
پاسخ
ممنون عزیزم قابل نداره
مامان گل پسر
15 مرداد 94 11:41
بابت كامنتهاي پر مهرت هم ممنون . فدات
بابا و مامان
پاسخ
قربونت بشم قابل شما را نداره عزیز دلم
مامان گل پسر
15 مرداد 94 11:43
خوش گذشت سفر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ايشالا هميشه خوش باشين .
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان گل پسر
15 مرداد 94 11:44
تبريز هم اومدين اين دفعه عايا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا و مامان
پاسخ
نه عزیزم
مامان گل پسر
15 مرداد 94 11:46
خب سگه حتما دوس نداشته ازش عكس بگيري كه قيافشو اونطوري كرده . حالا شانس آوردي فقط قيافه گرفته برات و كاري به كارت نداشته . منم اكه بودم زهره ام آب ميشد . حق داري .
هدیه
15 مرداد 94 20:59
سلام عزیزم همیشه به شادی و گردش
بابا و مامان
پاسخ
سلام ممنونم عزیزم
مامان گل پسر
17 مرداد 94 10:51
خستگي سفر از تنت به در شد عايا؟؟؟ و كارهاي پس از سفر رو تموم كردي خانومي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا و مامان
پاسخ
سلام بلاخره داره از تنم در میاد
مامان گل پسر
17 مرداد 94 10:52
من كه يه روز ميرم بيرون تا سه روز بعدش هم از شستن و تميز كردن وسايل تموم نميشم
بابا و مامان
پاسخ
منم
مامان گل پسر
17 مرداد 94 10:55
خصوصي
بابا و مامان
پاسخ
چشم حتما
مامان سبا وساجده
17 مرداد 94 17:15
سلام ماشالاااا چه جایی خوش آب وهوا و سرسبزی وچه عکسای خشملی انشالا همیشه خوش باشین عزیزم
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
مامان گل پسر
18 مرداد 94 9:26
بابا و مامان
پاسخ
سلام عزیزم
مامان امیرعلی گلی
19 مرداد 94 0:19
چقد دلم واستون تنگ شده بود دوست جونم مشخصه که خیلی خوش گذشته ان شاالله همیشه سفر و شادی و سلامتی باشه
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم همینطور دل ما هم برا شما و دوستان گلمون تنگ شده بود
مامان امیرحسین
21 مرداد 94 10:38
سلام خانمی .امیدوارم حالتون خوب باشه.همیشه به سفر و گردش باشید.خوب وخوش در کنار خانواده .از عکسها معلوم که خیلی خوش گذشته .چه جاهای باصفاییه .خیلی قشنگند.زنجان جاهای دیدنی هم داره ما از اون طرفها نرفتیم به نظر میرسه که خیلی باصفاست.بچه های گلتون را از قول من ببوس .دوستتون دارم
بابا و مامان
پاسخ
سلام عزیزم خوبید شما بله جاهای قشنگی تو زنجان هست از همه قشنگتر روستاهاش با صفا و صمیمیت مردمش دلچسب و دوست داشتنیه
فریده
24 مرداد 94 9:36
خدا رو شکر که حسابی بهتون خوش گذشته . چقدر دخترای روستا خوشکلن؟؟ همشون چشمای زیبایی داشتند. خدا واسه پدر و مادراشون حفظ کنه. زندگی تو روستا خیلی آرامش بخشه
بابا و مامان
پاسخ
ممنون عزیزم بعله اتفاقا دخترای این روستای خاص همشون زیبا بودند همه اعتراف داشتند مردم این روستا همشون قشنگ و زیبا هستندممنونم از دعای خوبتون عزیزم
مامان اعظم
29 مرداد 94 12:57
عکسا با آدم حرف می زدند مامان خانم دستت درد نکنه طفلی پارسا چقدر سردش شده بود .*..lovelovelo…* …*..lovelovelove….* ..*.lovelovelovelove…*…............*….*….* .*..lovelovelovelovelo…*………*..lovel….* *..lovelovelovelovelove…*….*…lovelovelo.* *.. lovelovelovelovelove…*….*…lovelovelo.* .*..lovelovelovelovelove…*..*…lovelovelo…* ..*…lovelovelovelovelove..*…lovelovelo…* …*….lovelovelolovelovelovelovelovelo…* …..*….lovelovelovelovelovelovelov…* ……..*….lovelovelovelovelovelo…* ………..*….lovelovelovelove…* ……………*…lovelovelo….* ………………*..lovelo
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم اره بخدا یادم می افته دلم اتیش می گیره طفلک پارسا
مامانی کسرا
29 مرداد 94 14:07
خدا رو شکر که بسلامت برگشتید چقدر عکسا قشنگ بود و توضیحات کامل دلم سوخت که آب ندارن، طفلکا الهی این مشکل بی آبی حل شه چقدر روستای ساده و صمیمی بود،چقدر دلای آدما بهم نزدیکه اینجور جاها الهی پدر و مادر عزیزتون سالم باشن و شاد
بابا و مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم