قصه های مادرانه...
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود توی شهر قصه ها مریم کوچولو با بابا و مامان مهربونش با هم زندگی می کردند مریم دختر خوبی بود اما یه وقتهای گول شیطون را می خورد و کار بد می کرد مثلا کلیک کنید
پ.ن. سلام مامان جون کسری عزیزم کجایید چرا وبلاگتون اینطور شده پیام که نمیشه براتون گذاشت گفتم شاید پیشمون بیاید اینجا براتون پیام گذاشتم از دوستان پرسیدم کسی اطلاع نداشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی