یاسمن یاسمن ، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

فرشته های ناز زندگی ما

واقعیت جالب :

         زمستان سرد ، کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه ، گوشت بدن خودش رو می کند و می داد !! به جوجه هاش می خوردند . زمستان تمام شد و کلاغ مرد ! اما بچه هایش نجات یافتند و گفتند : آخی خوب شد مرد ، از این غذای تکراری راحت شدیم ... این است واقعیت تلخ روزگار ما !!!                                                 ...
29 دی 1392

سلام دوستان عزیزم

سلام دوستان عزیزم یاسمن و محمد پارسا تو مسابقه خوشگلترین نی نی ها شرکت کردند اگه دوست داشتید برید بهشون رای بدید دوستتون دارم و ممنونم ادرس http://biadelam.niniweblog.com    پ. ن.دوستان عزیزم یاسمن و پارسا هر کدوم شماره خودش و داره میشه به هر کدومشون جدا گونه رای داد ...
28 دی 1392

پارسا یاسمن و...

ا اینجا دارن اسم مهمونها را اسمشون و می خونند بیان برا جایزه میز اجرا اینجا مهمون محترم داره جایزش و دریافت می کنه ا اینجاها هم دارند عکس می گیرند اینجا هم سالار عقیلی داره اهنگش و اجرا می کنه سلام دوستان عزیزم این عکسها که میبینید را دیشب از بچه ها انداختم داشتم تلویزیون نگاه می کردم جشواره بود شبکه 3 دیدم یاسمن و پارسا گلها را در اوردن از جاش یه میز برا خودشون درست کردند دارن مثل احسان علی خانی برنامه اجرا می کنند یاسمن داره لوح میده به پارسا و دست می زنه بعدم پارسا رفت رو سن و یه دفتر دستش گرفت مثلا سالار عقیلی شروع کرد به اواز خوندن ما تا ساعت 1:30 دقیقه ت...
26 دی 1392

پارسا و یاسمن

اینجام با یه میله وارد شد اینجا عکس و که انداختم گفت خلاب دردم اینم یکی دیگه از ژستای پارساست اینجا داره چوب و میزاره تو شکمش توپ و گذاشته بود تو شکمش اینام دختر قشنگم سلام دوستان عزیزم امروز صبح پارسا تو اتاق بود و خرابکاریهاش انجام می داد چند تا عکس انداختم ازش   بااون چوبی که دستش می بینید من و بیچاره کرد  بهم می زد بعد یکی از اون میله ها را برداشت فرو می کرد تو پهلوم هر چی می گفتم نکن مامان می گفت مگه دد داله اخرشم یکی از اون میله ها را همچین کوبید تو دستم که انگشتم حسابی باد کرده بعدم شروع کرد به ژست گرفتن های مخصوص خودش الان اومدم عکسها ...
25 دی 1392

یه روز عالی

سلام دوستان عزیزم خدا را شکر امروز روز خیلی خیلی  خوبی بود   اول اینکه امروز تولد دوست عزیزم مائده جونم بعد تولد پرهام عزیزم احساس می کردم امروز از اولش روز خوب و قشنگی باشه سوای سلامتی گلهای قشنگم و بهبود حالشون همینطور نادر که حالش خدا را شکر خوب بود یه خبر خیلی خیلی عالی دیگه که بعداظهر شنیدم  خبر سلامتی یکی از عزیزانم و به دنبال اون یه خبر خوش دیگه که اونم مربوط به یکی از عزیزان میشد خدایا شکرت ارزو می کنم همیشه دلهاتون شاد باشه پر باشه از شادی و شادمانی خدایا شکرت هزاران هزار مرتبه شکرت امروز فرصتی شد که خدمت حضرت معصومه باشیم ورفتیم زیارت که خیلی خوب بود خلوت خلوت زیارت کردم وبه یاد همه عزیزانم که منتظر نی ن...
23 دی 1392

یاسمن و پارسا و...

سلام دوستان عزیزم امروز داشتم کامنتا را جواب می دادم وقتی از اینجا بلند شدم این صحنه را دیدم اون کیک که می بینید خرد خرد کردندریختند تو اب و ... دیگه بقیشم دیگه خودتون میبینیدبعدم مشت و لگد پارسا که گفتن نداره   ...
22 دی 1392

محمد پارسای شیطونم

اینجا داشت به حرفهام گوش میداد قیافه متفکرش و ببینید اینجا رفت سراغ موتورش و فکر کنم داشت نقشه می کشید داشت خودکار و نشونم میداد که یه دفعه بی هوا پرت کرد اینجام داشتم می گفتم چرا پرت کردی گوش می کرد اینجام می گفت دوت دالم واینم قیافه حق به جانبش سلام دوستان عزیزم امروز تو اتاق بودم که پارسا اومد پیشم و یه نگاه کرد بعدشم می خواست خودکار و طرف من پرت کنه که بهش گفتم نزنی مامان اونوقت دوست ندارم یه ذره گوش کرد منم خوشحال بودم داره با دقت به حرفام گوش می ده و تدبر می کنه یه دفعه بی هوا خودکار و پرت کرد طرفم گفتم چرا مامان اینکار و کردی با خونسردی تمام گفت(دت دالم) دوست دارم بعدشم رفت ...
22 دی 1392

امروز یاسمن و پارسا

یاسمن با کلاه پسر خاله پارسا با کلاه حاجی بابا اینم یاسمن و پارسا تو جمع شاد پسر خاله ها سلام دوستان عزیزم امروز  خونه بابا اینا بودیم خدا می دونه این وروجکا چقد شیطونی کردند  اینقد رخسته شدند از ساعت 7 که اومدیم تو ماشین خوابشون برد هنوزم خوابند جمع همه جمع بود پسر خاله ها همه بودند و یاسمن و پارسا حسابی خوش گذروندن راستی داشتیم میومدیم خونه پشت یه پیکان نوشته بود (وقتی صداقت را صدا کردم صدا قطع شد ) به نظرم جالب بود نوشتم برا شما دوستای گلم         ...
20 دی 1392